رونالدو لوئیز نازاریو د لیما در تاریخ 22 سپتامبر سال 1976 در ریودوژانیرو در برزیل به دنیا آمد.
رونالدو فوتبال را در باشگاه تنیس والکوئره که یک تیم فوتسال محلی در منطقه بنتو ریبیرو بود (منطقهای که در آن متولد شده بود)، آغاز کرد. اول قصد داشت دروازهبان شود، اما به دلیل کم بودن زمان حضورش درتیم، به خط حمله روی آورد. در 13 سالگی به باشگاه فوتسال سوسیا راموس بنتو ریبیرو پیوست. دو سال بعد به تیم سائوکریستووائو رفت و از آنجا بود که در زمینهای بزرگ بازی کرد. به دلیل توانایی زیادش در بازی از یک سو پیشنهاد بازی در تیم ملی زیر 17 سال برزیل را دریافت کرد و از سوی دیگر مورد توجه باشگاه کروزیرو از بلو هوریزونته قرار گرفت که در سال 1993 نیز او را به خدمت گرفت.
رونالدو در اولین فصل حضورش در لیگ فوتبال برزیل، 12 گل در 14 بازی به نام خود ثبت کرد. به اینها باید 22 گلی را هم که در لیگ منطقهای میناس گرایس زد، اضافه کرد.
بعد از این که در سال 1994 اولین بازی ملی خود را انجام داد و در جام جهانی آمریکا هم شرکت کرد، مورد توجه و علاقه چندین باشگاه اروپایی قرار گرفت. گرچه دو تیم بزرک ایتالیایی، یوونتوس تورین و آ.ث. میلان هم در بین این تیمها بودند، وی به پیشنهاد روماریو، همتیمیاش در تیم ملی برزیل، به ازای 5/9 میلیون مارک راهی باشگاه هلندی آیندهوون شد. این مبلغ در آن زمان بالاترین مبلغی بود تا آن موقع به یک بازیکن برزیلی پرداخت شده بود.
رونالدو از سال 1994 تا 1996، 57 بازی رسمی برای آیندهوون انجام داد و 54 گل هم زد. وی در سال 1996 به ازای 30 میلیون مارک به بارسلونا پیوست. گرچه فقط یک فصل در این تیم بود، اما در همین مدت بسیار موفق عمل کرد. وی در فینال جام در جام اروپا تک گل پیروزیبخش بارسا را در مقابل پاری سن ژرمن، مدافع عنوان قهرمانی به ثمر رساند و با 34 گل زده، در سال 1997 آقای گل باشگاههای اسپانیا شد. وی در این دوره دوبار نیز در سالهای 1996 و 1997 به عنوان مرد سال فوتبال جهان و یک بار در سال 1997 به عنوان مرد سال فوتبال اروپا انتخاب شد، و هر دو بار به عنوان جوانترین بازیکنی که به این موفقیت دست پیدا میکند.
وی در شروع فصل 1998/1997 به باشگاه ایتالیایی اینتر میلان منتقل شد. نراتزوریها امیدوار بودند که با استخدام وی سلطه یوونتوس و میلان بر سری A را بشکنند و اولین عنوان قهرمانی پس از سال 1989 را کسب کنند. این انتقال 50 میلیون مارک برای اینتر هزینه داشت که در آن زمان رکورد نقل و انتقالات را در دنیا شکست. در آن فصل اینتر نایب قهرمان سری A و نیز قهرمان جام یوفا شد. رونالدو نیز برخلاف آن که در هر لیگی در همان فصل اول آقای گل میشد، در آن فصل بعد از اولیور بیرهوف آلمانی، دومین گلزن برتر ایتالیا شد.
فصل بعدی برای اینتر میلان فاجعهآمیز بود. آنها در لیگ هشتم شدند و به هیچیک از جامهای اروپایی هم راه نیافتند. رونالدو در این فصل برای اولین بار دچار مصدومیتی جزئی شد و فقط در 19 بازی تیمش حضور پیدا کرد و 14 گل نیز زد. فصل بعدی مصدومیتش پیشرفت کرد. در نوامبر سال 1999 زانوی راستش به شدت آسیب دید و پس از چهار ماه، وقتی به میدان برگشت، در همان بازی اول و در دقیقه ششم به علت پارگی دوباره رباط پای راستش مجبور به ترک زمین شد. پس از 17 ماه استراحت در 20 سپتامبر سال 2001 در جام یوفا در مقابل تیم رومانیایی اف.سی. براشو به میدان بازگشت. با درخشش رونالدو در دور برگشت فصل 2002/2001 (7 گل زده در 10 بازی)، اینتر تا هفته آخر لیگ هم شانس قهرمانی داشت. با یک شکست 2 بر 4 مقابل لاتزیورم در روز آخر، صدر جدول به یوونتوس رسید. در مقابل، در جام جهانی 2002 در ژاپن و کره جنوبی، رونالدو بازگشتی موثر در قهرمانی برزیل داشت .
بعد از آن، رونالدو از اینتر میلان جدا شد و با مبلغ 45 میلیون یورو به رئال مادرید پیوست تا پس از لوئیز فیگو و زینالدین زیدان، سومین فوقستاره خارجی این تیم باشد. اولین فصل حضور در رئال بسیار موفقیتآمیز بود. او در همان سال با رئال قهرمان جام باشگاههای جهان شد و به علاوه بازهم به عنوان مرد سال اروپا و جهان انتخاب شد. وی از یک سو مطمئنترین گلزن تیمش بود و از سویی دیگر در این فصل، بیست و نهمین قهرمانیاش در لالیگا را جشن گرفت. در فصل بعدی نیز یک بار دیگر پس از سال 1997 آقای گل باشگاههای اسپانیا شد. اما رئال نه در آن فصل و نه در دو فصل بعدی موفق به کسب هیچ عنوانی نشد، چیزی که برای تیم با آن همه ستاره یک فاجعه واقعی بود به خصوص که همزمان بارسلونا، بزرگترین رقیب رئال، هم در لالیگا و هم در لیگ قهرمانان اروپا توانسته بود به مقام قهرمانی برسد.
از فصل 2007/2006 دیگر رونالدو موقعیت خوبی در تیم نداشت. به طوری که در طول 215 روز هیچ گلی نزد و از سوی سرمربی جدید رئال، فابیو کاپلو، از ترکیب اصلی نیز کنار گذاشته شد، چراکه به مهاجم تازه وارد تیم، رود فان نیستلروی هلندی اعتماد بیشتری داشت. در کنار همه اینها، مصدومیتهای جدید نیز گریبانگیر رونالدو شد. همه اینها سبب شد تا وی در ژانویه سال 2007 به فکر بازگشت به میلان در سری A ایتالیا بیفتد. البته اینبار نه به اینتر میلان، بلکه به تیم رقیبش، آ.ث. میلان. انتقالی که باعث بیاعتباریاش نزد هواداران اینتر شد. در میلان دوباره شروع به گلزنی کرد، اما در لیگ قهرمانان اروپا حق بازی در میلان را نداشت، چراکه در همان فصل با پیراهن رئال در این مسابقات بازی کرده بود. البته در همان فصل، تیم سابق او، رئال موفق شد قهرمانی در لالیگا را کسب کند.
در سال 2007 با چندین مصدومیت مواجه شد، به طوری که در مجموع یک نیمسال در اختیار تیمش نبود متعاقب آن به تیم فنرباغچه استانبول ترکیه و سپس فلامینگو ریودوژانیرو پیوست. در همین زمان به دلیل انجام یک انتقال خون که برای بهبودی سریعتر پای مصدومش انجام شده بود، به دوپینگ متهم شد. با وجود این، در تاریخ 13 ژانویه سال 2000در بازگشت به میادین فوتبال، در دیدار برابر ناپل دو گل زد و یک گل ساخت تا بازهم هنر فوتبالش را به رخ بکشد.
اما این بازگشت فقط یک ماه به طول انجامید، چراکه در 13 فوریه 2008 در دیدار مقابل لیوورنو رباط زانوی چپش به کلی پاره شده و به شدت دچار مصدومیت شد. پزشکان معالجش پیشبینی میکردند که تا اوایل ماه نوامبر بهبود یابد. به موازات این جریان، اتهام دوپینگ برعلیه او و باشگاه سابقش علنی شد و گفته شد که وی زمانی که در آیندهوون هلند بازی میکرده است، برای انبساط ماهیچه داروی آنابولیکا به او تجویز شده و همین معالجه سبب بروز اینهمه آسیبدیدگی شده است.
از همین رو باشگاه میلان قرارداد او را تمدید نکرد، به طوری که وی در اول ژولای سال 2008 بدون باشگاه ماند. وقتی به ریودوژانیرو بازگشت، در دسامبر همان سال قراردادی یک ساله با باشگاه کورینتیانس سائوپائولو امضاء کرد و در همان ابتدا با این تیم قهرمان منطقه سائوپائولو و جام حذفی برزیل شد.
تیم ملی
اولین حضور رونالدو در تیم ملی، در تیم ملی زیر 17 سال برزیل بود. او با این تیم در سال 1993 در کشور کلمبیا قهرمان آمریکای جنوبی شد. اولین بازی او در تیم ملی بزرگسالان در تاریخ 23 مارس 1994 در یک بازی دوستانه مقابل آرژانتین بود. در 4 مه همان سال در دیدار مقابل ایسلند اولین گل ملیاش را زد. در همان سال و تنها در سن 17 سالگی برای حضور در جام جهانی آمریکا به تیم ملی فراخوانده شد. البته در این جام در ترکیب تیم قرار نگرفت و به این ترتیب سهم کوچکی در قهرمانی برزیل در جام جهانی 1994 داشته است. سال بعد از آن هنوز یک بازیکن ذخیره بود که با تیمش در جام آمبرو در انگلیس شرکت کرد و به همراه این تیم قهرمان آن جام شد و در همان سال در جام کوپا آمهریکا فقط در یک بازی حضور پیدا کرد. او در سال 1996 اولین موفقیت بینالمللیاش را جشن گرفت و توانست در مسابقات المپیک 1996 مدال برنز را بر گردن بیاویزد و خودش نیز پس از زوج خط حملهاش، ببتو و هرنان کرسپوی آرژانتینی، سومین گلزن برتر این مسابقات شد.
پس از آن، وی بازیکن ثابت تیم ملی شد. در سال 1997 در جامهای تورنوا دو فرانس، کوپا آمهریکا و کنفدراسیونها شرکت کرد که در دوتای آخری به همراه تیم ملی برزیل قهرمان شد. در آن زمان رونالدو به همراه روماریو زوج موفقی در خط حمله ساخته بود. اما در سال بعد از آن و زمانی که ماریو زاگالو، سرمربی تیم ملی از روماریو برای حضور در جام جهانی 1998 فرانسه دعوت نکرد، این زوج منحل شد. برزیل در آن جام یکی از شانسهای اول قهرمانی بود، اما در فینال در مقابل تیم میزبان شکست خورد. رونالدو که دوباره در خط حمله در کنار ببتو قرار گرفته بود، در آن جام چهار گل به ثمر رساند. او در دیدار فینال نمایش ضعیفی داشت، و این در حالی بود که وی یک روز قبل از بازی فینال، بر اثر تشنجی که دلیل آن هنوز توضیح داده نشده، به بیمارستان منتقل شد. به دنبال آن، خیلی از بازیکنان و کارشناسان، وضعیت رونالدو را که سبب عدم تمرکز شدید تیم شده بود، دلیل شکست برزیل در فینال اعلام کردند. به علاوه شایعات زیادی قوت گرفت مبنی بر این که اصولا رونالدو نباید بازی میکرده است و فقط به دلیل فشار حامی مالیاش در ترکیب قرار گرفته بود. البته بازیکنان و مقامات رسمی تا امروز درباره این موضوع جنجالبرانگیز سکوت کردهاند. با این حال، رونالدو از سوی نمایندگان مطبوعات به عنوان ارزشمندترین بازیکن جام انتخاب شده و توپ طلایی را دریافت کرد.
بعد از آن به مدت یک سال از تیم ملی دور بود و سپس در کوپا آمهریکا در سال 1999 حضور یافت و به همراه ریوالدو، برزیل را به قهرمانی این جام رساند. چند ماه بعد از آن، مصدومیت زانویش طوری شدت گرفت که بازی مقابل هلند در تاریخ 9 اکتبر 1999 آخرین بازی ملیاش تقریبا تا دوسال نیم دیگر شد. در 27 مارس 2002 به تیم ملی بازگشت و با وجود دوری طولانیمدت از این تیم، بلافاصله با تیم ملی راهی جام جهانی 2002 ژاپن - کره جنوبی شد. وی در این جام نمایشی فوقالعاده داشت و با هشت گل زده در هفت بازی، آقای گل جام جهانی شد و در بازی فینال در برابر آلمان، با زدن دو گل، برزیل را به قهرمانی رساند.
وی پس از آن جام از حضور در تورنمنتهای بزرگ صرفنظر کرده و از جمله در کوپا آمهریکا در سال 2004 و جام کنفدراسیونها در سالهای 2003 و 2005 شرکت نکرد. بدین ترتیب آخرین تورنمنت مهم او، جام جهانی 2006 آلمان بود که البته برای برزیل بسیار ناامیدکننده بود. این تیم در دور یک چهارم نهایی با شکست برابر فرانسه از مسابقات حذف شد. به خصوص رونالدو به دلیل وضعیت جسمانیاش (چاق و کند بودن) به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. با وجود این، وی در چهار بازی سه گل زد و بدین ترتیب به تنهایی رکورددار گلزنی در تمام جامهای جهانی شد.
موفقیتها:
به عنوان بازیکن ملی
شرکت در جام جهانی:
1994 (بدون انجام بازی)- قهرمان
1998 (7 بازی، 4 گل)- مقام دوم
2002 (7 بازی، 8 گل) - قهرمان
2006 (4 بازی، 3 گل)
شرکت در کوپا آمهریکا:
1995 (1 بازی، بدون گل) - مقام دوم
1997 (6 بازی، 5 گل)- قهرمان
1999 (6 بازی، 5 گل) - قهرمان
شرکت در جام کنفدراسیونها:
1997 (5 بازی، 4 گل) - قهرمان
شرکت در المپیک:
1996 (6 بازی، 5 گل)- مقام سوم
به عنوان بازیکن باشگاهی
قهرمان جام در جام اروپا: 1997
قهرمان جام یوفا: 1998
قهرمان جام باشگاههای جهان:2002 و 2007
قهرمان سوپرجام اروپا: 2002، 2007
قهرمان باشگاههای اسپانیا: 2003، 2007
قهرمان جام حذفی اسپانیا: 1997
قهرمان سوپرجام اسپانیا: 1996، 2003
قهرمان جام حذفی هلند: 1996
قهرمان جام حذفی برزیل: 1993، 2009
قهرمان منطقه میناس گرایس: 1994
قهرمان منطقه سائوپائولو: 2009
افتخارات شخصی:
مرد سال فوتبال جهان: 1996، 1997، 2002
مرد سال فوتبال اروپا: 1997، 2002
برنده توپ طلا: 1998
عنوان آقای گلی:
1996 در هلند
1999 در کوپا آمهریکا
1997 و 2004 در اسپانیا
1997 در اروپا
1997 در جهان
2002 در جام جهانی
رکورددار گلزنی در جام جهانی فوتبال (15 گل در 19 بازی در سه دوره جام جهانی)
برای دیدن بیوگرافی کامل بر روی ادامه مطلب کلید کنید
متولد: 1976/7/1 شهر اوس هلند
اولین قرارداد:2001/4/23 با psv
ارزش:19 میلیون پوند انگلستان
باشگاه های قبلی:دن بوش ، هرین وین
اولین بازی:2001/8/12 با لیورپول
ملیت:هلند
کار سختی است که بجز نیستلروی به گل زن مادرزاد دیگری فکر کنی.مهاجم هلندی و گلزن قرن منچستر یونایتد در طول 3 فصل گلزنی در ماه نوامبر 2004 توانست از گل زن افسانه ای منچستر دنیس لاو سبقت بگیرد .
الکس فرگوسن گفت:رود در اروپا بهترین است رکورد او در اروپا باور نکردنی است از زمانی که به منچسترآمده است بازیکنی بزرگ است.
بعد از اتمام قراردادش با دن بوش و هرنون،در بیست و دوسالگی 4/2 ملیون پوند که یک رکورد در بین باشگاههای هلند بود با پی اس وی انت هوون را رد کرد .
در ماه آگوست اولین حضور موفق خود را پی اس وی مقابل تیم سابقش با زدن گل در اولین حضورش در لیگ هلند نشان داد.
در پایان اکتبر او خود را نشان داد و توانست 3 گل به اسپارتا بزند و در شرایطی بود که 1998/11/18 اولین بازی ملی خود را مقابل آلمان 1-1 انجام داد.
در 2 فصل کامل 60 گل را برای psv زد و این هشداری بود به منچستر برای استعداد و توانایی های او.
این چنین بود که فرگوسن او را برای تقویت خط حمله انتخاب کرد و پس از 1 سال مذاکره و بهبودی محل جراحی زانو او.
در آوریل 2000 رود از آزمایش پزشکی منچستر رد شد و روز های ضعیفی را به دنبال داشت.و در مارچ 2001 پس از بازگشت پر فروغ برای آند هوون و گل زنی دوباره او.
سرانجام در 2001/4/23 با قراردادی 19 میلیون پوندی به منچستر پیوست .
رود در اولین فصل حضورش 36 گل را به تور دروازه نشاند یکی از موفقیت شگفت انگیز که به طور باور نکردنی فصل 2002/03 را تحت شعاع قرار داد و با زدن 44 گل باعث روحیه بخشیدن به منچستربرای قهرمانی لیگ شد.
ون نیستلروی فصل 2003/04 را در شرایطی را به اتمام رساند که در 2 مسابقه اول لیگ 2 گل زد او 100 و 101 گل خود را برای منچستر در مقابل اورتون در استادیوم گودیسن پارک در تاریخ 2004/2/7 به ثمر رساند و بالاخره به ثمررساندن 28 گل فصل را به اتمام رساند در شرایطی که منچستر قهرمانی را به آرسنال واگذار کرد.
یک اسیب دیدگی فصل 2004/05 را خراب کرد و با این حال نیستلروی امید وار است در 27 مسابقه لیگ قهرمانان 16 گل بزند و به عنوان بهترین گل زن لیگ قهرمانان با 8 گل به کار خود پایان داد.
سومین بار در خلال 4 فصل حضورش در منچستر بود که نیستلروی در صدر یوفا قرار می گرفت جالب توجه است که او در 7 مسابقه در قهرمانی اروپا موفق به گل زنی نشده است.
ریکاردو ایزکسون دوس سانتوس لیت ملقب به کاکا در ?? آوریل سال ???? در شهر برازیلیا، پایتخت برزیل به دنیا آمد.
وی دوره نوجوانی و جوانی خود را با عضویت در تیم باشگاهی سائوپائولو سپری کرد و از ابتدای سال ???? عضو تیم بزرگسالان این باشگاه شد و در ??? بازی رسمی ?? گل برای این تیم زد.
وی در ژوئن ???? سائوپائولو را ترک کرد و به میلان، یکی از بهترین باشگاههای ایتالیا و اروپا پیوست. کاکا در ?? دسامبر ???? با کارولین فرزند نماینده کمپانی دیور، در شهر سائوپائولوی ازدواج کرد.
کاکا پیراهن معروف شماره ???? را که اسطورههایی مثل پهله، دیهگو مارادونا ، میشل پلاتینی و زینالدین زیدان بر تن کردهاند و هزاران جوان آرزوی پوشیدن آن را دارند، در میلان برتن کرد.
کاکا از مدتها قبل تلاش کرد تا با دین اسلام آشنا شود. او برای این منظور از دوستان مسلمان خود کمک گرفت و از آنها پرسش هایی درباره دین اسلام کرد؛ حتی به منابع دین اسلام دسترسی پیدا کرد و به آگاهی زیادی از این دین رسید. سر انجام دین اسلام را پذیرفت و نام عبدالرحمان را برای خود برگزید.
او با نام اصلی ریکاردو ایزکسون دوس سانتوس لیت در خانوادهای متمول در سائوپائولو متولد شده و در حالیکه ????ساله بود، در جام جهانی ?????? که برزیل پنجمین قهرمانیاش را بدست آورد، حضورداشت.
مطبوعات برزیل معتقد بودند او هافبکهای افسانهای مثل ریولینو و سوکراتس را محو خواهد کرد تا اینکه در سال ??????به میلان ملحق شد.
وی گلهای زیادی برای میلان نزد، اما گلهای متعددی برای هم تیمیهایش ساخت. با این وصف با ????گل در ???مسابقه کمک کرد میلان انتقام باخت به لیورپول در فینال چمپیونزلیگ ??????را بگیرد. کاکا تا سال ?????? پیش از اینکه ???? ساله شود، با میلان قرارداد دارد.
روبرتو کارلوس دا سیلوا روچا نام کامل بهترین مدافع چپ دنیا در تاریخ فوتبال است که در حال حاضر در تیم فنرباغچه ترکیه بازی می کند.
این بازیکن یکی از ? بازیکنی است که بیش از ??? بازی در جام لیگ قهرمانان اروپا انجام داده اند و در سال ???? بعد از رونالدو به عنوان بهترین بازیکن دنیا در رتبه دوم قرار گرفت و در سال ???? به عنوان یکی از ??? بازیکن برتر دنیا که در قید حیات هستند نام برده شد .
اغاز دوران بازیگری
روبرتو در ?? اوریل ???? در شهر سائوپائولو به دنیا امد او فوتبال خود را در تیم پالمیراس اغاز کرد وی بعد از ان در سن ?? سالگی به تیم اینترمیلان ایتالیا رفت ولی فقط ? سال در ان تیم بازی کرد ( مربی ان زمان اینترمیلان روی هادسون بود که از روبرتو می خواست در پست بال چپ بازی کند ولی خود این بازیکن تمایل داشت به عنوان مدافع چپ بازی کند ) و سال بعد با رفتن به رئال مادرید اسپانیا دوران طلایی خود را اغاز کرد.
کارلوس موفق شد ?? سال در باشگاه مادریدی بازی کند و در مجموع برای این تیم ??? بازی انجام دهد و در این بین موفق شد ?? بار گلزنی کند.
از ??? بازی کارلوس برای رئال مادرید ??? تای انها متعلق به بازیهای لالیگا بود که در این تعداد بازی ?? گل به ثمر رساند.
در ? اگوست ???? این بازیکن پاسپورت اروپایی گرفت که این موضوع برای رئال مادرید خیلی مهم بود چون از ان زمان به بعد دیگر روبرتو بازیکنی از اتحادیه اروپا محسوب می شد و از لیست بازیکنان خارجی باشگاه بیرون می امد.
در ژانویه ???? این بازیکن به افتخاری دیگر رسید در ان ماه او به عنوان بازیکنی غیر اسپانیایی معرفی شد که بیشترین بازی در رئال مادرید کرده است با انجام ??? بازی.
پیش از این رکورد در دست الفردو دی استفانو اسطوره و رئیس افتخاری رئال مادرید بود که به عنوان یک ارژانتینی ??? بازی برای رئال مادرید در لالیگا انجام داده بود.
یکی از تلخترین روزهای کارلوس بر می گردد به ان بازی ای که رئال مادرید در الیانس اره نا میهمان بایرن مونیخ بود این بازی در چارچوب لیگ قهرمانان اروپا بود و این دو تیم در حالی پای به میدان گذاشتند که بازی رفت را رئال در برنابئو ? --- ? از تیم المانی برده بود.
با سوت اغاز بازی توپ به روبرتو کارلوس رسید که او با اشتباه خود باعث شد توپ به روی ماکای برسد و این هلندی نیز با زدن گل سریعترین گل تاریخ لیگ قهرمانان را به نام خود ثبت کرد.
در ? مارس ???? او اعلام کرد که دیگر حاضر نیست قراردادش را با رئال مادرید تمدید کند .
رئال مادرید
اخرین گل روبرتو کارلوس برای رئال مادرید برمی گردد به بازی فصل پیش رئال مادرید و رکرتیوو که در ان بازی رئال ابتدا با ? گل از میزبان خود جلو افتاد ولی بعد از ان در ?? دقیقه پایانی با دریافت ? گل بازی به تساوی کشیده شد.
اگر همین نتیجه باقی می ماند به طور حتم رئال قهرمانی را از دست می داد اما در اخرین لحظان بازی بود که روبرتو کارلوس در یک حرکت انفجاری به سوی دروازه حریف حرکت کرد و در محوطه جریمه با پاس زیبای گاگو توپ به این برزیلی رسید و او نیز جواب خوبی به این پاس داد و با به ثمر رساندن اخرین گل خود رئال را به قهرمانی نزدیکتر کرد.
فنرباغچه
روبرتو در ?? ژوئن ???? قراردادی ? ساله با تیم ترکیه ای فنرباغچه بست وی در اولین بازی خود برای تیم فنرباغچه موفق شد به قهرمانی سوپرکاپ ترکیه برسد.
در ان بازی که روبرتو کارلوس به طور اختیاری بازی کرد توانست با زدن ? گل فنرباغچه را در مقابل بشیکتاش به پیروزی برساند و تیمش را قهرمان سوپرکاپ ترکیه کند.
اولین گل این بازیکن برای تیم فنرباغچه در لیگ ترکیه در تاریخ ?? اگوست ???? بود که در برابر سیوا اسپور به ثمر رساند.
تیم ملی برزیل
کارلوس موفق شد ??? بار برای تیم ملی برزیل بازی کند و در همین حین ?? بار برای این تیم گلزنی کرد.
در جام جهانی ???? روبرتو کارلوس توانست در ? بازی جام برای تیم ملی بازی کند.
در مسابقات مقدماتی جام جهانی ???? در قاره امریکای جنوبی تیم ملی برزیل با تیم پاراگوئه بازی داشت که در ان بازی دروازه بان معروف تیم پاراگوئه چیلاورت خطای شدیدی روی کارلوس انجام داد که به حکم فیفا چیلاورت از ? بازی اینده تیمش و اولین بازی در جام جهانی محروم شد.
این برزیلی در جام جهانی ???? نیز در ? بازی برزیل شرکت داشت و توانست در برابر تیم ملی چین از روی یک ضربه ازاد گلی زیبا به ثمر برساند ان بازی را برزیل ? --- ? برد.
اخرین بازی او در تیم برزیل برمی گردد به بازی در برابر تیم ملی فرانسه در جام جهانی ???? که در ان بازی فرانسه موفق شد با تک گل تیری هانری که از روی سانتر زیبای زیدان به ثمر رسید برزیل را از جام حذف کند بعد از ان بازی کارلوس بازنشتگی خود از تیم ملی را اعلام کرد.
اطلاعات شخصی
نام کامل : روبرتو کارلوس دا سیلوا روچا
تاریخ تولد : ?? اوریل ???? ( ?? سال )
محل تولد : سائوپائولو - برزیل
قد : ?.?? متر
پست بازی : مدافع چپ
باشگاه فعلی : فنرباغچه ترکیه
شماره : ?
بازیهای باشگاهی
???? تا ???? - پالمیراس - ?? بازی - ? گل
???? تا ???? - اینترمیلان - ?? بازی - ? گل
???? تا ???? - رئال مادرید - ??? بازی - ?? گل
???? تا ؟؟؟؟ - فنرباغچه - ?? بازی - ? گل
بازیهای ملی
???? تا ???? - برزیل - ??? بازی - ?? گل
افتخارات باشگاهی
پالمیراس
قهرمانی لیگ برزیل در سالهای ?? و ??
قهرمانی در تورنمنت ریو - سائو در سال ??
قهرمانی در جام سائوپائولو در سالهای ?? و ??
رئال مادرید
قهرمانی در لالیگا در سالهای ?? و ???? و ???? و ????
قهرمانی در سوپرکاپ اسپانیا در سالهای ?? و ???? و ????
قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در سالهای ?? و ???? و ????
قهرمانی در سوپرکاپ اروپا در سال ????
قهرمانی در جام باشگاههای جهان در سال ?? و ????
فنرباغچه
قهرمانی در سوپرکاپ ترکیه در سال ????
تیم ملی برزیل
کوپا امریکا در سالهای ?? و ??
قهرمانی در جام جهانی در سال ????
رونالدو ده آسیس موریرا (زاده? ?? مارس ???? در پورتو آلگره، برزیل) فوتبالیست مشهور برزیلی است که بیشتر با نام رونالدینیو گائوچو یا تنها «رونالدینیو» شناخته میشود. رونالدینیو در زبان پرتغالی به معنی «رونالدوی کوچک» است و جهت تمیز دادن او از رونالدو استفاده میشود.
رونالدینیو در حال حاضر در فلامینگو برزیل بازی میکند و با تیم بارسلونای اسپانیا به قهرمانی لیگ اسپانیا (? بار) و جام قهرمانان اروپا رسیدهاست. او تا بحال دو بار از سوی فیفا به عنوان بهترین بازیکن سال برگزیده شدهاست.
او در ضمن از موفقترین بازیکنان تیم ملی برزیل است و با این تیم به قهرمانی جام جهانی ???? رسیدهاست.
سابقه? فوتبال
تیم ملی برزیل
رونالدینیو در تیم زیر ?? سال برزیل شرکت داشت و در جام جهانی زیر ?? سال مصر ???? برای برزیل به میدان آمد و درخشید. رونالدینیو اولین بار در ?? سالگی و در ???? به تیم ملی بزرگسالان برزیل دعوت شد و در ?? ژوئن آن سال برای اولین بار مقابل لاتویا به میدان آمد. اولین تورنمنتی که او در آن شرکت داشت جام ملتهای آمریکای جنوبی ???? بود که او در اولین بازی خود در آن (در مقابل ونزوئل?) گلی را به ثمر رساند و در پیروزی برزیل نقش داشت.
رونالدینیو در فتح جام جهانی ???? توسط برزیل نیز نقش داشت و مشخصا در مرحله? یک چهارم نهایی از روی ضربه? آزاد و از فاصله? ?? متری دروازه? انگلستان را گشود. او در همان بازی به علت خطا روی دنی میلز اخراج شد و نیمه نهایی را از دست داد اما مجدداً در فینال به میدان آمد و در پیروزی دو بر صفر مقابل آلمان و فتح جام شرکت داشت.
رونالدینیو
در ? ژوئن ???? او به عنوان کاپیتان تیم ملی برزیل در مسابقات جام کنفدراسیونها شرکت کرد و به همراه برزیل فاتح آن مسابفات شد. فینال آن بازیها بین آرژانتین و برزیل بود که به پیروزی ?-? برزیلیها انجامید و رونالدینیو بهترین بازیکن این دیدار شناخته شد.
رونالدینیو در تیم برزیل برای جام جهانی ???? حضور داشت ولی به سبب نمایشی ضعیف مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
باشگاهی
گرمیو
رونالدینیو فوتبال حرفهای را از تیم جوانان گرمیو (در شهر پورتو آلگره) شروع کرد. اولین مربی او لوئیس فیلیپ اسکولاری بود که بعدها در فتح جام جهانی ???? نیز مربی او شد. او برای اولین بار در جام باشگاههای آمریکای جنوبی در تیم بزرگسالان به دنیا آمد و سبک بازی، شم گلزنی، و قدرت کنترل توپ توسط او به شهرتش انجامید و نهایتا در ???? در سن ?? سالگی به تیم ملی برزیل دعوت شد.
او در سال ???? درصدد جدایی از گرمیو بود و از بسیاری از باشگاهها بخصوص باشگاههای انگلیسی پیشنهاد داشت. علیرغم تمام این پیشنهادات (و برای مثال پیشنهاد باشگاه لیدز با رقمی نجومی) او به لیگ فرانسه رفت و با پاری سن ژرمن قراردادی پنج ساله بست.
پاری سن ژرمن
در ???? رونالدینیو از گرمیو جدا شد و به پاری سن ژرمن پیوست. او در پاری سن ژرمن با مربی، لوئیس فرناندز، مشکلاتی داشت و مربی مدعی بود که او بیش از حد درگیر ذرق و برق پاریس و مسائل حاشیهای است.
پس از جام جهانی و درخشش ویژه? او رونالدینیو مورد پیشنهادات بسیار قرار گرفت و بالاخره در ???? قصد جدایی خود را اعلام کرد. نتیجتا باشگاههای بزرگ جهان همگی شروع به ارائه? پیشنهادهای خود کردند. منچستر یونایتد و بارسلونا مهمترین پیشنهاددهندهها بودند.
بارسلونا
در ?? ژوئیه ???? رونالدینیو با مبلغ ?? میلیون پاوند به بارسلونا پیوست. خوان لاپورتا، رئیس وقت بارسلونا، ابتدا قول آوردن دیوید بکهام را به هواداران داده بود اما پیوستن بکهام به رئال مادرید او را بر آن داشت که به دنبال رونالدینیو برود و نهایتا از سد رقبایی چون منچستر یونایتد گذاشت و رونالدینیو را جذب کرد. بدین ترتیب رونالدینیو در میان بازار شایعات به باشگاهی پیوست که قبلا برزیلیهای بسیاری را در پرورش داده بود: اواریستو، روماریو، رونالدو و ریوالدو.
رونالدینیو از همان ابتدا هنر خود را در بارسلونا نیز نشان داد. او در بازی تدارکاتی مقابل آث میلان گلی به ثمر رساند و از پایههای پیروزی ? بر صفر تیمش بود. این اولین گل او برای بارسلونا بود.
او در اولین فصل حضورش در لالیگا به همراه بارسلونا به نایب قهرمانی آن رسید. در ?? دسامبر ???? رونالدینیو از سوی فیفا به عنوان بازیکن برگزیده? سال انتخاب شد و در این راه تیری آنری و آندری شوچنکو را مغلوب کرد.
در ?? نوامبر ???? هنرنمایی رونالدینیو و به ثمر رساندن دو گل از سمت او بود که باعث پیروزی سه بر صفر بارسلونا مقابل رئال مادرید شد. رونالدینیو در سال ???? و ???? به خوبی برای تیمش به میدان رفت و به عنوان بهترین بازیکن اروپا و بهترین مهاجم لیگ قهرمانان اروپا انتخاب شد. رونالدینیو سومین فوتبالیست برزیلی تاریخ است که عنوان بهترین بازیکن سال اروپا را به دست میآورد. او در ?? دسامبر ???? دوباره به عنوان بهترین بازیکن سال انتخاب شد و این عنوان را از فرانک لمپارد و ساموئل اتوو ربود. رونالدینیو در سال ???? نیز در جام قهرمانان اروپا برای بارسلونا به میدان آمد. در ? مارس ???? او در بازی برگشت مقابل چلسی در نیوکمپ، انتقام سال گذشته را با به ثمر رساندن یک گل در تساوی یک بر یک مقابل چلسی گرفت. این تساوی باعث صعود بارسلونا به یک چهارم نهایی بازیها شد. جلوه? دیگر رونالدینیو در ?? آوریل ???? و بازی رفت نیمهنهایی مقابل آث میلان بود که رونالدینیو با پاس خود، پایهگذار تک گل بازی توسط لودویک ژولی شد. بازی برگشت نیز بدون گل تمام شد تا رونالدینیو به همراه بارسلونا به فینال بازیها راه پیدا کند. در این میان در ? مه ???? بارسلونا با شکست دادن یک بر صفر سلتاویگو قهرمان لیگ اسپانیا شد و رونالدینیو نیز این افتخار را به کارنامهاش افزود. تنها چند هفته بعد، در ?? می ????، بارسلونا به فینال جام باشگاههای اروپا رفت و آنجا آرسنال را ? بر یک مغلوب کرد. رونالدینیو این فصل را با مجموع ?? گل تمام کرد که تابحال بهترین رکورد او است.
آ.ث. میلان
در ?? ژوئیه ???? با امضای قراردادی ?ساله به ارزش ?? میلیون یورو از جمع بازیکنان بارسلونا خارج شد و به عضویت آ.ث. میلان ایتالیا درآمد.
زندگی شخصی
مادر رونالدینیو، میگوئلینا، سابقا فروشنده? خانهبهخانه بودهاست و اکنون پرستار است. پدر او، ژائو، کارگر کشتی بود و در ضمن فوتبالیست آماتوری برای تیم کروزیرو. ژائو هنگام هشت سالگی رونالدینیو هنگام شنا در استخر خانوادگی دچار حمله? قلبی شد و درگذشت. برادر بزرگ رونالدینیو، روبرتو، در سطح حرفهای و برای باشگاه گرمیو بازی میکرد اما مصدومیت باعث شد فوتبال را کنار بگذارد. او در حال حاضر مدیر برنامههای رونالدینیو است.
رونالدینیو با خاناینا ناتیل ویانا مندس، رقاصهای که سابقه? شرکت در برنامه? تلویزیونی «دومینگائو ده فائوستائو» را داشت، ازدواج کرد و در ?? فوریه ???? صاحب اولین فرزند خود از خاناینا شد و او را به یاد پدرش ژائو نامگذاری کرد.
معروف است که او از کودکی به فوتسال و فوتبال ساحلی علاقه داشت و استعدادش به همانجا برمیگردد.
رونالدینیو در ضمن از طرفداران پر و پا قرص موسیقی برزیلی است و با دوستانش طبل مینوازد و آواز میخواند.
داریوش یکم (به پارسی باستان: )، پسر ویشتاسپ، ملقب به داریوش بزرگ، سومین پادشاه هخامنشی بود. وی در سال ??? پیش از میلاد، با کمک تعدادی از رؤسای هفت خانواده? اشرافی پارسی با کشتن گئومات مغ بر تخت نشست. پس از آن به فرونشاندن شورشهای داخلی پرداخت. نظام شاهنشاهی را استحکام بخشید و سرزمینهایی چند به شاهنشاهی الحاق کرد. آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود.
از دیگر کارهای او حفر ترعهای بود که دریای سرخ را به رود نیل و از آن طریق به دریای مدیترانه پیوند میداد. مقبره? او در دل کوه رحمت در مکانی به نام نقش رستم در مرودشت فارس (نزدیک شیراز) است. شهرت او در غرب به خاطر وقوع نبرد ناموفق ایرانیان با یونانیان در مکانی به نام ماراتون در زمان اوست. آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود. پس از جهانگیری کوروش و کمبوجیه سراسر آسیا مگر عربستان جزو قلمرو او محسوب میگردید.
نظریه بردیای دروغین
روایت هرودوت از به پادشاهی رسیدن داریوش چنین است
گئومات (سمردیس) یا بردیای دروغین پس از دستیابی به تاج و تخت، تمام زنان کمبوجیه را به همسری گرفت. یکی از این زنان فیدمیا، دختر اتانس (هوتن) یکی از تواناترین نجبای ایران بود. اولین کسی که پس از هفت ماه فرمانروایی به گئومات ظنین شد که او فرزند کوروش نیست بلکه مرد شیادی است، هوتن بود. او از دختر خود پرسوجو کرد و دخترش نتیجه? تحقیق را به پدر اطلاع داد. هوتن یک دسته? شش نفره، از نجبای پارس را که به آنها اطمینان داشت، در شوش تشکیل داد و با ورود داریوش از پارس تصمیم اتخاد شد که او را نیز در گروه خویش وارد سازند. این هفت تن با هم قسم خوردند که برای دفع غاصب اقدام کنند. هرودوت این قیام را قیام هفت یار نام نهادهاست.
گزنفون و کتزیاس نیز با هرودوت در موضوع کشته شدن بردیا به فرمان کمبوجیه همداستان هستند. کتزیاس اسم این مغ را سپنتدات یعنی داده? مقدسات نوشتهاست که به زبان امروزی اسفندیار میشود. گزنفون نوشته است این مغ با تسلطی که بر روی کمبوجیه داشت ذهن پادشاه را بر ضد برادرش مشوب ساخت و پس از قتل بردیا خود به جای او ادعای پادشاهی کرد.
در روایات داریوش هیچ اشارهای به شباهت مغ با شاهزاده? واقعی بردیا نشدهاست و این داستان باید از مبالغات شاعرانه? معمول مورخان قدیم یونان سرچشمه گرفته باشد. داریوش در سال ??? پیش از میلاد گئومات (بردیای دروغین) را به قتل رساند. بدین منوال تخت و تاج پادشاهی ایران به داریوش رسید.
نظریه? قتل بردیای واقعی بهدست داریوش
نوشتار اصلی: نظریه قتل بردیای واقعی بهدست داریوش بزرگ
برخی از دانشمندان مدرن، برای نمونه آلبرت امستد آشورشناس آمریکایی عقیده دارند، مردی که بر کمبوجیه شورید برادر واقعی و وارث حقیقی سلطنت بود که داریوش او را کشت، آنگاه او را گئومات نامید و داستان بردیای دروغین را اختراع کرد تا غصب سلطنت را موجه جلوه دهد. بردیا یک دختر بنام پارمیس از خود بجا گذاشت که داریوش وقتی شاه شد با او ازدواج کرد تا جایگاه خود را وجهه قانونی ببخشد.
شورش در استانها
پس از پادشاهی داریوش، کلیه استانها سر به شورش برداشتند که داریوش و یارانش طی ?? نبرد، ? پادشاه را که با وی به منازعه برخاستند، سرکوب کرد. اولین طغیان در عیلام روی داد. در ماد هم یک مدعی که خود را از اخلاف هووخشتره میخواند، مدعی سلطنت ماد بود. در پارس یک مدعی دیگر خود را بردیا پسر کوروش خواند. این نکته که شورشیان همواره در یک زمان سربرنمیداشتند و هدف مشترک یا پیوند اتحادی هم با یکدیگر نداشتند، عامل عمدهای بود که داریوش را در دفع شورشها یاری کرد. طغیان بابل نیز کمتر از دیگر طغیانها، موجب دغدغه? خاطر داریوش نبود. تمام این اغتشاشها که در ارمنستان، ماد، کردستان، رخج، و مرو روی داد، با خشونت سرکوب شد و داریوش خشونت را در این مواقع همچون وسیلهای تلقی میکرد که میتوانست از توسعه و تکرار نظایر این حوادث، جلوگیری کند. در بند شانزدهم کتیبه بیستون درباره شورش پارت (خراسان) و گرگان چنین آمدهاست
پارت و گرگان بر من شوریدند و ویشتاسپ پدر من در پارت بود. پس از آن سپاه پارسی را از ری نزد ویشتاسپ فرستادم. وقتی که این سپاه به ویشتاسپ رسید، عازم جنگ دشمن شد. در محلی موسوم به ویش پااوزت در پارت با آنان جنگید. اهورامزدا مرا یاری کرد و به اراده? او ویشتاسپ شورشیان را شکست داد. پس از آن مملکت مطیع من شد.
کتیبه بیستون که گزارش این جنگهای تمام نشدنی است، نشان میدهد که او نظم و امنیت شاهنشاهی را به بهای چه اندازه رنج و سعی مستمر و بیانقطاع توانستهاست، تأمین کند. ساتراپهایی که کوروش بعد از فتح و ضبط ولایات در هر قلمرو تازهای گماشته بود، اکثراً درین ایام، خود رأی شده بودند و سپاه و تجهیزات هم در اختیار داشتند. با مرگ کمبوجیه و قتل کسی که بسیاری از مردم ولایات او را پسر کوروش، شناخته بودند، تعدی این حکام استقلالجوی، به ناخرسندی مردم انجامیدهبود و مردم استانها، بهانه برای شورش بدست میآوردند. داریوش مردی جهاندیده بود و با ازدواج با دختر کوروش و با تعدادی از دختران خانوادههای بزرگ پارسی او را در موقعیتی قرار دادهبود که نجبای پارسی و مادی هر یک بخاطر خویشاندی نسبی و یا سببی خویش، نسبت به این پادشاه نوخاسته که در حمایت و تبعیت از وی، همپیمان هم شده بودند، وفادار و حتی علاقمند بمانند.
تشکیلات داریوش
بازگرداندن امنیت در تمام این نواحی شورش زده، طبعاً هم ضرورت ایجاد یک سازمان سامانمند اداری را به داریوش الهام کرد و هم وسایل و تجارب لازم را در اختیارش گذاشت. داریوش اهتمام فراوانی از خود برای ساماندهی تشکیلات داخلی کشور به خرج داد به طوریکه نظام تشکیلاتی که وی بنیان نهاد، مدتها بعد با اندک تغییری، توسط سایر حکومتها از جمله سلوکیه، ساسانیان و حتی اعراب دنبال گردید. داریوش فوقالعاده مراقب بود که از طرف مأمورین دولتی تعدی به مردم نشود و با این مقصود همواره در ممالک ایران حرکت و از نزدیک به امور سرکشی میکرد. نجبا که از این مراقبت شاه دلخوش نبودند او را دوره گرد نامیدند ولیکن مورخین این سخریه را برای او بهترین تمجید میدانند. در زمان او یک دستگاه منظم اداری در کشور بوجود آمد که تمرکز امور را ممکن میساخت و ظاهراً تا حدی نیز از نظام رایج در مصر که داریوش در جوانی و در ضمن اقامت سه ساله? خود در آنجا با آن آشنا شده بود، الهام میگرفت چون نجبا و اعیان پارسی و مادی که غالباً روحیه? نظامی داشتند، به کارهای دبیری تن در نمیدادند، این کار به دست اقوام تابع افتاد و اقوام آرامیها که درین امور سررشته را به دست گرفتند، زبان آرامی را در قلمرو هخامنشیها زبان دیوانی و اداری کشور کردند. داریوش در طول ?? سال پادشاهی خود، اقداماتی به شرح ذیل انجام داد.
تقسیم قلمرو شاهنشاهی به چندین ساتراپ
داریوش سرزمینهای ایران را به چند قسمت تقسیم نموده، برای هر کدام یک والی معین نمود. به زبان آنروزی (خشترپاون) میگفتند یعنی حامی یا نگهبان مملکت. یونانیها، ساتراپ، به معنی استاندار و ساتراپی عموما یعنی استان نوشتهاند و تعداد بخشها را بین بیست الی بیست و شش بخش ذکر کردهاند ولیکن تعداد ولایات در کتیبه? نقش رستم به سی ولایت میرسد. برای اینکه کارها همه در دست یک نفر نباشد، دو نفر از مرکز مأمور میشدند که یکی به فرماندهی قشون محلی منصوب بود و دیگری به اسم سردبیر که کارهای کشوری را اداره میکرد. سردبیر در واقع مفتش مرکز در ایالات بود و مقصود از تأسیس این شغل این بود که مرکز بداند احکامی که به ساتراپ صادر میشود اجرا میگردد یا نه. مفتشینی که از مرکز برای دیدن اوضاع ایالات مأمور میشدند، لقب چشم و گوش دولت را داشتند. درست است که این ساتراپها در حوزه? حکومت خویش مثل یک پادشاه دست نشانده، قدرت و حیثیت بلامنازع داشتند اما در واقع تمام احوالشان تحت نظارت دقیق و بلاواسطه? شاه و «چشم» و «گوش» او بود و این نکته کمتر به آنها مجال میداد که داعیه? استقلال یا فکر تجاوز از قانون پادشاه را در خاطر بگذرانند. این نظارتها در عین حال هم رعیت را از استثمار و تعدی ساتراپها در امان نگه میداشت و هم به ساتراپها اجازه نمیداد تا با جمع آوری عوارض و مالیاتهای بیجا خزانه? خود را تقویت کنند و لاجرم به فکر توسعه? قدرت بیفتند.
ایجاد راه شاهی
راه شاهی.
از جمله اقدامات داریوش در این زمینه میتوان به ایجاد راه شاهی که سارد پایتخت سابق لیدی، را به شوش پایتخت هخامنشیان وصل میکرد. یک راه دیگر نیز بابل را به مصر مربوط میکرد.
ایجاد لشکر جاویدان
برای اینکه نیروی نظامی بقدر کفایت و با سرعت به جاهای لازم برسد، داریوش لشگری ترتیب داده بود که موسوم به لشکر جاویدان بود، زیرا هیچگاه از تعداد آنها نمیکاست و فوراً جاهای خالی را پر میکرد. تعداد این لشکر ده هزار نفر بود.
تنظیم مالیاتها
مورخین یونانی نوشتهاند داریوش برای هر ایالتی مالیات نقدی و جنسی معین کرد. پلوتارک مورخ یونانی مینویسد «داریوش در صدد تحقیق برآمد تا معلوم نماید که مالیات تعیین شده، بر مردم گران است یا نه و چون جواب آمد که گران نیست و مردم میتوانند بپردازند، باز مالیاتها را کم کرد تا تحمیلی بر مردم نشود.»
در پادشاهی کوروش و کمبوجیه مالیات ثابت رسم نبود. درآمد عمومی فقط از راه هدایا و تقدیمی فراهم میگشت. به مناسبت برقراری مالیات این شایعه در میان پارسیان رواج یافته بود که داریوش تاجر است و از هرجا که میتواند عایدات فراهم میکند. کمبوجیه جبار و به منافع اتباع خود بیاعتنا و کوروش پدر و حامی اقوام و ملل که با قلبی مهربان و رئوف، پیوسته در اندیشه? آسایش رعایای خویش بود.
همچنین آمدهاست که در زمان داریوش مصر رفاهیت داشته ولیکن در سالهای آخر سلطنت داریوش، در مصر بواسطه? مالیاتهای گزاف، زارعین مصری شورش کردند.
ارتباط دادن دریای مدیترانه و دریای سرخ
کانال سوئز
وقتی داریوش در هند بود مشاهده کرد که بازرگانی مصر و شامات با هند از راه خشکی مشکل است و حمل و نقل گران تمام میشود این بود که امر کرد، که کانالی که امروزه به نام کانال سوئز معروف است و نخستین بار در سال ??? پیش از میلاد ایجاد شده و در زمان داریوش پر شده بود، را پاک کرده و سیر کشتیها را در این کانال، برقرار نمودند. گویا داریوش در سر راه خود به مصر این آبراه ناتمام را دیده بود و درباره? آن از مردم پرسشهایی کرده بود. در سنگ نوشتههایی که به خط هیروگلیف مصری به یادبود ساختن این کانال، در دست است، اشاراتی به این پرسشها وجود دارد. سه سنگنوشته از داریوش در کانال سوئز کشف شده که مفصلترین و مهمترین آنها ?? سطر دارد و مشتمل است بر مدح اهورامزدا و معرفی داریوش و دستور حفر ترعه? سوئز. دو کتیبه? دیگر کوچکترند و مشتمل بر معرفی داریوش هستند.
یکسان کردن واحد پول و واحد اندازهگیری
ارتباط اقتصادی دایم، بین تمام ولایات، یک دستگاه واحد پول و یک نظام اوزان و مقادیر قابل تبدیل را، در سراسر کشور الزامی مینمود. سکههای طلایی که در این دوران، در تمام ایران رواج پیدا کرد، به سکه دریک موسوم بود. در تاریخ جهان، لیدیه نخستین مملکتی بود که سکه در آنجا زده شد ولی در تاریخ ایران، در زمان داریوش بود که نخستین سکه? متعلق به ایران بوجود آمد.
بازسازی نیایشگاهها
داریوش در سنگنوشته بیستون از بازسازی نیایشگاههایی که گئومات مغ ویران کرده بود، سخن میگوید. همچنین برای دلجویی از مصریها که در زمان کمبوجیه نیایشگاههایشان ویران شده بود، به معابد آنها رفته و ادای احترام کرد و نیایشگاه تازهای در آمون، برای مصریان ساخت که خرابههای آن، هنوز از مملکتداری داریوش حکایت میکند. کاهن بزرگ مصر را که به شوش تبعید شده بود، به مصر بازگرداند و او را بسیار احترام کرد. بواسطه? این اقدامات مصریها از داریوش راضی شده و او را یکی از قانونگذاران بزرگ خود دانستند.
داریوش یکم در کتاب مقدس
داریوش همچنین در بازسازی معابد یهودیان که توسط بخت النصر ویران شده بود، به یهودیان یاری کرد. نام داریوش بزرگ در کتاب مقدس عهد عتیق، در ?? آیه، ذکر شدهاست. در کتاب مقدس درباره? ثبات و تزلزل ناپذیری قوانین ماد و پارس در کتاب دانیال و استر سخن رفته است. به رغم اشکالی که در صحت و قدمت اصل آن کتابها هست، باز روی هم رفته، اهمیتی که قانون در حفظ وحدت امپراتوری داریوش و اخلاف او داشته است، بیان میکند حتی افلاطون نیز نقش قانونهای داریوش را در حفظ و اداره? کشور وی نشان گوشزد کرده است.
لشکرکشیهای داریوش یکم
علاقهای که داریوش به نظم و انظباط اداری و تأمین امنیت، در سراسر قلمرو خویش داشت، طبعاً از وی مطالبه میکرد تا برای توسعه? روابط اقتصادی و تسریع در نقل و انتقالهای محتمل نظامی، غیر از راههای زمینی، از راههای دریایی هم استفاده کند و همین اندیشه، سرانجام وی را در مدیترانه با اقوام یونانی درگیر کرد.
ضمیمه کردن سند و پنجاب
در سال ??? پیش از میلاد، داریوش پس از برقرار کردن امنیت در ممالک تابعه، چند ولایت نیز به ایران ضمیمه کرد، یکی از آنها پنجاب و دیگری سند است که هر دو در هند واقع هستند. نام هند البته در کتیبه? بیستون در شمار ایالتهای تابعه نیست و اینکه در کتیبه? پرسپولیس هست نشان میدهد که این ولایات جنوب شرقی بعد از جنگهای مربوط به دفع شورشها میبایست به قلمرو داریوش درآمده باشد.
لشکرکشی به سرزمین سکاها
اقدام داریوش در لشکر کشی به سرزمین سکاهای اروپا، در این سالهای توسعه و آرامش تا حدی غریب به نظر میآید. چندین نظریه? مختلف، درباره? هدف و محرک داریوش از این لشکرکشی وجود دارد. شاید وی میخواستهاست، آنها را بخاطر حملههای مخربی که بارها به سرزمین ایران کرده بودند، تنبیه کند و برای همیشه خیال آنها را از اقدام به آنگونه حملهها منصرف نماید، این احتمالی است که از قول هرودوت نیز بر میآید.
در سرزمین سکاها داریوش بجای آنکه با مقاومت این طوایف مواجه شود با عقبنشینی آنها روبرو شد. طی مدت دو ماه سپاه ایران در طول دشتهای خلوت و بیپایان به دنبال دشمن سرگردان بودند و نتیجهای که مطلوب داریوش از این لشکر کشی بود، بلافاصله حاصل نیامد. این لشکرکشی، هر چند خسارتهای گران برای داریوش به بار آورد ولی هدف این لشکر کشی چندی بعد تحقق یافت، چرا که هم سکاها تا مدتها اندیشه? تجاوز به مرزهای ایران را در خاطر راه ندادند و هم مراکز تجارت گندم و چوب یونان تحت نظارت ایران درآمد.
جنگ با یونان
نخستین جنگ بین ایران و یونان در سال ??? پیش از میلاد و محل نبرد ماراتن در سال ??? پیش از میلاد. برای بهتر دیدن تصویر، بر روی آن کلیک کنید.
یونانیها با آنکه با خطر اجتناب ناپذیر مواجه بودند، هنوز از تفرقه به اتحاد نمیگراییدند. در حقیقت رقابت دیرینهای بین آتن و اسپارت وجود داشت. درین ایام آتن برخلاف اسپارت نسبت به ایران اظهار انقیاد یا وفاداری کرده بود، معهذا هنگامی که شورشهایی در شهرهای یونانی نشین آسیای صغیر (غرب ترکیه? کنونی) درگرفت، اسپارتها، حاضر به حمایت از شورشگران نشدند و این آتنیها بودند که حاضر شدند، به شورشیان کمک کنند.
در سال ??? قبل از میلاد شورشیان به همراهی آتنیها شهر سارد (پایتخت سابق لیدیه) را که پنجاه سال قبل به تصرف ایران درآمده بود، آتش زدند اما تسخیر بر ارگ ممکن نشد و شورشگران از سارد عقب نشینی کردند و گرفتار تعقیب و انتقام ایرانیان شدند.
مداخله? آتنیها در ماجرای شورش شاه را به سختی عصبانی کرده بود و خطر یونانیها در آنسوی دریا را به داریوش یادآور شد. سال بعد فرستادگان شاه به شهرهای یونان رفتند و همه جا از یونانیان خواستند تا نسبت به وی انقیاد خود را اعلام کنند و خاک و آب بفرستند. در آتن و اسپارت برخلاف آنچه رسم بینالمللی بود، فرستادگان داریوش را کشتند و برای داریوش اعزام سپاهی جهت تنبیه آنها اجتناب ناپذیر شد.
وحشت و خشم بیسابقهای که در یونان پدید آمده بود، باعث شد که آتن و اسپارت منازعات دیرین خود را فراموش کنند و برای دفاع از یونان با هم متحد شوند. اسپارت که با بیمیلی خود را آماده همکاری با آتن کرده بود، بسیج خود را آنقدر به تأخیر انداخت که وقتی نیروی او به کمک آتن رسید، نبرد ماراتون، به پایان رسیده بود.
رودرویی دو سپاه ایران و یونان در جلگه? ماراتون اتفاق افتاد و دو لشکر چند روز روی در روی هم بودند و هنوز سرداران آتن بین اعلام جنگ و اظهار انقیاد تردید داشتند. در یک شورای جنگی، در نهایت تصمیم به حمله? ناگهانی گرفته شد و تیراندازان ایران از انجام هر اقدامی بازماندند و یونانیان با شور و هیجان خود را فاتح یافتند.
کتیبههای داریوش
کتیبه بیستون در نزدیکی کرمانشاه.
من داریوش، شاه بزرگ، شاه، شاه پارس، شاه سرزمینها (کشورها)، پسر ویشتاسپ، نوه ارشام هخامنشی هستم. پدر من ویشتاسپ، پدر ویشتاسپ، ارشام، پدرارشام، اریارمن، پدر اریارمن، چیش پیش و پدر چیش پیش، هخامنش بود. ما بدلیل این که از دیرگاهان از خاندانی اصیل و شاهانه بودیم، هخامنشی خوانده شدیم. ? نفر از خاندان ما پیش از این شاه بودهاند و من نهمین هستم. ما ? نفر پشت سر هم شاه بوده و هستیم. به خواست اهورامزدا، من شاه هستم و او شاهی را به من، هدیه داد.
ای که این نوشتهها و این نقشها را که من تهیه کردهام، میبینی از آنها حفاظت و مراقبت کن.
اگر تا زمانی که توانایی داری از این نوشتهها و نقشها مراقبت کنی، اهورامزدا یارت باد و دودمان و زندگیت بسیار باشد و همه کارهایت مورد قبول اهورامزدا باشد.
امیدوارم اگر این نوشتهها و نقشها را در هنگام توانایی مراقبت و حفاظت نکنی، اهورامزدا یارت نباشد و دودمانت تباه باشد و آنچه میکنی، اهورامزدا ضایع کند.
مقبره? داریوش
داریوش در سال ??? پیش از میلاد، وفات یافت. مقبره? او در دل کوه رحمت در مکانی به نام نقش رستم در مرودشت فارس، نزدیک شیراز است. وصیت جالبی از زبان داریوش که آخرین آرزویش هم فقط آن بود، بر کتیبه? مزار او حک شدهاست.
کوروش، ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر (به پارسی باستان: ) همچنین معروف به کوروش دوم، نخستین پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی بود. کوروش به مدت سی سال، از سال ??? تا ??? پیش از میلاد، بر ایران سلطنت کرد.
درباره? کوروش تمام مورخین توافق دارند که شاهی بود با عزم، عاقل و رئوف که در موارد مشکل به عقل بیش از قوه متوسل میشد و برخلاف پادشاهان آشور و بابل، با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود. جنگ و بوی خون او را برخلاف فاتحان دیگر مغرور نکرد و رفتار او با پادشاهان مغلوب لیدیه و بابل سیاست تسامح او را بخوبی نشان میدهد. با پادشاهان مغلوب به اندازهای مهربانی میکرد که آنها دوست کوروش شده و در مواقع مشکل به او یاری مینمودند. با مذهب و معتقدات مردم کاری نداشت بلکه برای جذب قلوب ملل آداب مذهبی آنها را محترم میداشت. شهرها و ممالکی که در تحت تسلط او در میآمدند، هیچگاه معرض قتل و غارت واقع نمیشدند. آنچه درباب وی برای مورخ جای تردید ندارد، قطعاً این است که لیاقت نظامی و سیاسی فوقالعاده در وجود او، با چنان انسانیت و مروتی در آمیخته بود که در تاریخ پادشاهان شرقی پدیدهای بهکلی تازه به شمار میآمد. کوروش از ذکر عناوین و القاب احتراز داشت، در کتیبههایی که از او مانده، این عبارت ساده خوانده میشود، من کوروش شاه هخامنشی هستم. حال آنکه شاهان دیگر خود را خدا میخواندند.
ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان او را سرور و قانونگذار مینامیدند و به وی به چشم یک فرمانروای آرمانی مینگریستند. یهودیان این پادشاه را، به منزله مسیح پروردگار به شمار میآوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک میدانستند.
دوران ???–??? پیش از میلاد.[?] (?? سال)
تاجگذاری انشان، پارس
زادروز ??? یا ??? پیش از میلاد
زادگاه انشان، پارس
مرگ ??? پیش از میلاد
محل درگذشت مشخص نیست
آرامگاه پاسارگاد
پیش از کمبوجیه دوم
پس از کمبوجیه یکم
همسر کاساندان
دودمان هخامنشیان
پدر کمبوجیه یکم
مادر ماندانا
فرزندان کمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا
تبار کوروش از جانب پدرش به پارسها میرسد که برای چند نسل بر انشان (انزان) و عیلام (شمال خوزستان کنونی)، حکومت کرده بودند. کوروش درباره? خاندانش، بر سفالینه? استوانهای شکلی، محل حکومت آنها را نقش کردهاست. اینکه چه وقایعی روی داده که پارسها عیلام را تسخیر نموده و شاخهای از سلسله? هخامنشی را در آنجا برقرار کردهاند، معلوم نیست. احتمال میرود که پس از آنکه آشور بنی پال در سال ??? پیش از میلاد، دولت عیلام را منقرض کرد، پارسها از فرصتی که در اثر جنگ بین آشور و ماد بدست آمده بود، استفاده کرده، پادشاهی جدیدی را در انشان تأسیس کردهباشند.
هخامنش سر سلسله? این دودمان است که در حدود ??? سال پیش از میلاد، میزیستهاست. پس از مرگ او، فرزندش چا ایش پیش به حکومت پارس و انشان (انزان) رسید. بعد از فوت او سلسله? هخامنشی دوشاخه شده و کوروش یکم شاه انشان و عیلام و آریارامن شاه پارس شد. سپس پسران هر کدام، به ترتیب کمبوجیه یکم شاه انشان و عیلام و ارسام شاه پارس، بعد از آنها حکومت کردند.
کمبوجیه یکم با شاهدخت ماندانا، دختر ایشتوویگو (آژی دهاک یا آستیاگ) پادشاه ماد، ازدواج کرد و کوروش بزرگ نتیجه این ازدواج بود. داریوش بزرگ در کتیبه بیستون نیز این مطلب را تأیید میکند، زیرا شاه مزبور میگوید، من نهمین شاه از سلسله? دوگانه? هخامنشی هستم. (با حذف ویشتاسپ چون پدر داریوش بزرگ به عنوان شاه حکمرانی نکردهاست.)
زادگاه و افسانه? زایش کوروش بزرگ
تاریخ نویسان باستانی از قبیل هرودوت، گزنفون وکتسیاس درباره چگونگی زایش کوروش اتفاق نظر ندارند. اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کردهاند، اما شرحی که آنها درباره ماجرای زایش کوروش ارائه دادهاند، بیشتر شبیه افسانه میباشد. تاریخنویسان نامدار زمان ما همچون ویل دورانت و حسن پیرنیا و پرسی سایکس، افسانه زایش کوروش بزرگ را از هرودوت برگرفتهاند.
فرزندان
همسر کوروش بزرگ کاساندان بود. کوروش کاساندان را بسیار دوست میداشت و پس از مرگش در سراسر امپراتوری کوروش، مراسم سوگواری برپاکردند.
پس از مرگ کوروش، فرزند ارشد او کمبوجیه دوم به سلطنت رسید. نام پسر کوچکتر کوروش بردیا بود. کوروش بجز این دو پسر، دارای سه دختر به نامهای آتوسا (به اوستایی هئوتسه به معنی خوش اندام)، رکسانا (روشنک یا به اوستایی رئوخشنه) و آرتیستونه (آرتوستونه) بود.
آتوسا بعدها با داریوش بزرگ ازدواج کرد و مادر خشایارشا، پادشاه قدرتمند ایرانی شد.
غلبه بر مادها
گستره امپراتوری هخامنشیان در زمان کوروش بزرگ
پدران کوروش که از چند نسل قبل از وی در انشان پادشاه بودند، در طلوع قدرت ماد نسبت به پادشاه آن قوم اظهار تبعیت میکردند.
کوروش وقتی در سال ??? پیش از میلاد در انشان به سلطنت نشست، خیلی زود ضعف و انحطاط دولت ایشتوویگو (آستیاگ یا آژیدهاک) را دریافت و همین نکته او را به فکر توسعه? قدرت و خیال کسب استقلال انداخت. وجود نارضایتیهای بسیار در طبقات مختلف، اعلام این طغیان را برای کوروش ممکن کرد. طوایف پارس و متحدان آنها که از طرز فرمانروایی پادشاه ماد ناراضی بودند، بزودی با کوروش همدست شدند. در سال ??? پیش از میلاد با قوت یافتن کوروش، ضرورت سرکوبی او قطعیتر گشت اما لشکری هم که خود ایشتوویگو جهت دفع او آورد، در نزدیک پاسارگاد بر پادشاه خود شورید و او را تسلیم کوروش کرد.
نابونید پادشاه بابل در لوحههای بدست آمده، این واقعه را اینطور نوشتهاست، ایشتوویگو قشونی جمع کرده به جنگ کوروش رفت ولیکن قشون او یاغی شده و شاه را گرفته، تسلیم کوروش نمود. پس از آن کوروش همدان را تسخیر کرد و طلا و نقره و ثروت زیادی بدست او آمد و تمام این غنائم را به انشان برد.
پیوستن نیروهای ماد به کوروش نشان میدهد که جنگجویان ماد کوروش را همچون بیگانهای تلقی نمیکردند و بخاطر انتساب وی از طریق مادرش ماندانا به خاندان ماد، سلطنت پادشاهی ماد را بنوعی حق و میراث او میدیدهاند. کوروش بعد از اسارت ایشتوویگو، با پدربزرگ خود با احترام رفتار کرده و حتی او را، در دنبال تسخیر سارد، بر لشکری که سواحل آسیای صغیر را مسخر کرد، فرماندهی داد.
اتحاد سه دولت لیدی، بابل، مصر
تسخیر ماد باعث تشویش دول همجوار و غیر همجوار گردید. سه دولت نامی آنزمان یعنی لیدی، بابل و مصر داخل مذاکره شدند که در مقابل کوروش اتحاد سه گانهای تشکیل دهند. بدین ترتیب کرزوس، پادشاه لیدی، نابونید، پادشاه بابل نو و آماسیس دوم، پادشاه مصر علیه کوروش هم پیمان شدند.
تسخیرامپراتوری لیدی و آسیای صغیر
کشور باستانی لیدی و پایتخت آن سارد
پادشاه لیدی، کرزوس بود. خواهر وی آریه نیس، با آستیاگ ازدواج کرده و ملکه? مادها بود. کرزوس علاقه? فراوانی به توسعه? قلمرو خود داشت ولی دو سبب خاص او را در هجوم به کوروش تشویق میکرد، یکی به واسطه? اعتمادی بود که به نظر پیشگویان معبد، جهت پیروزی خود داشت و دیگری آنکه میخواست انتقام شوهر خواهر خود، آستیاگ را از کوروش بگیرد. پس از سقوط دولت بزرگ ماد، کرزوس در اندیشه فرو رفت که باید به جنگ تدافعی اکتفا کند یا به کوروش حمله برد، بالاخره بعد از مشورت با غیبگوها تصمیم به حمله گرفتهشد و بنای تجهیزات را گذارده و با اسپارت داخل مذاکره شد و موافقت آنها را جلب کرد.
دولت بابل و مصر نیز چون از بزرگ شدن پارس سخت بیمناک بودند، مشغول به تجهیز کردن خود و آمادگی برای جنگ نمودند. سرانجام در سال ??? پیش از میلاد، پادشاه لیدی به ایران حمله برده و ارتفاعات کاپادوکیه را که در قدیم پایتخت دولت قوی هیتیها بود، اشغال کرد. در پائیز آن سال جنگ سختی مابین لشکر لیدی و پارس روی داد. پادشاه لیدی به تصور اینکه پارسها جرئت تجاوز را در موقع زمستان، بخاک لیدی نخواهند داشت، قشون خود را مرخص کرد با این نیت که سال بعد قشون متحدین بابل و مصر هم خواهند رسید و کار پارس را خاتمه خواهند داد لیکن قشون ایران که تازه نفس و جوان بودند و تازه لذت فتوحات را کشیده بودند، از سرمای زمستان باکی نداشته تا سارد پایتخت لیدی پیش روی کردند و شاه لیدی، کرزوس مجبور شد، در نزدیکی پایتخت با آنها نبرد کند. دولت اسپارت که متحد لیدی بود، نتوانست به موقع قشونی برای کمک به لیدی بفرستد و در نهایت پایتخت لیدی سارد، به تصرف قشون ایران درآمد.
قبل از سقوط سارد کوروش به یونانیها تکلیف کردهبود که با او متحد شوند ولی آنها نپذیرفتند بنابراین پس از تسخیر لیدی دست کوروش باز بود که کار مستعمرات یونانی در آسیای صغیر را یکسره کند. در سال ??? پیش از میلاد کوروش توانست، تمامی آسیای صغیر را به تصرف خود درآورد.
تسخیر بابل نو
کوروش در بابل
گرفتن بابل کار بسیار مشکلی بود زیرا استحکام برج و بارههای این شهر مشهور بود. با وجود این در بهار ??? پیش از میلاد، کوروش قصد تسخیر آن را نمود و از دجله عبور کرد. در بابل بعد از بخت النصر سه نفر پادشاهی کردند تا اینکه روحانیون تاجری به نام نبونعید بر تخت نشست.
راجع به تسخیر بابل دو روایت موجود است: یکی از هرودوت و اسیران یهودی در بابل و دیگری مبنی بر اطلاعاتی که از کاوشهای باستانشناسی در بابل و تحقیقات پیرامون آن بدست آمدهاست.
بنا بر روایت هردوت، تسخیر بابل از اینگونه بودهاست که پادشاه بابل در نزدیکی آن شهر با لشگر ایران جنگ کرد و شکست خورد و با عده? زیادی از لشگر خود به داخل بابل پناه برد. گرفتن شهر با حمله محال بود و با محاصره هم خیلی طول میکشید زیرا بابلیها در اراضی وسیعی که در درون شهر بابل بود، کشت و زرع میکردند و به اندازه? کافی آذوقه داشتند، بنابراین کوروش دستور دارد مسیر رودخانه? فرات را عوض کنند. پس مجرای قدیم خشک شد و لشگر کوروش از آن راه وارد بابل شد و به این ترتیب بدون جنگ بابل در سال ??? پیش از میلاد به تصرف لشگر کوروش درآمد.
اما برابر اسنادی که از کاوشهای باستانشناسی بابل به دست آمده، تسخیر بابل به علت خیانت سرداران بابلی بودهاست. نبونعید مجسمه رب النوع اور را به بابل آورده، پیروان بل مردوک رب النوع بابلیها را از خود رنجاند. اینها با کوروش همدست شدند و او وقتی که رود دیاله (رود سیروان) و دجله نسبتاً کم آب بود، مسیر این دو رود را عوض کردند و از این طریق به داخل شهر وارد شدند.
بنا بر هر دو روایت کوروش در معبد بزرگ بابل بر طبق مراسم مذهبی بابلیها تاجگذاری کرد و احترام زیادی به مذهب بابلی قائل بود.
آزادسازی اسیران یهودی در بابل
پس از تسخیر بابل تمامی سرزمینهایی که مطیع آن بودند به اطاعت کوروش درآمدند. از آن جمله میتوان فلسطین و شهرهای فینیقیه را نام برد. کوروش دستور آزادی تمامی اسیران یهودی در بابل را که توسط بخت النصر به بابل آورده شده بودند صادر کرده و اجازه داد که یهودیان به فلسطین مراجعت کرده و معابد قدیم خود را که خراب شده بود، تعمیر نمایند. لازم به تذکر است که نام کورش در کتاب مقدس عهد عتیق در نوزده آیه ذکر شده و در چند آیه مورد ستایش قرار گرفتهاست. در کتاب اشعیای نبی در باب ?? آیه? اول کوروش را «مسیح» یعنی نجاتدهنده خوانده و چنین مینویسد:« خداوند به مسیح خود یعنی کوروش که دست او را گرفتم تا به حضور وی امتها را مغلوب سازم و کمرهای پادشاهان را بگشایم تا درها را به حضور وی مفتوح نمایم و دروازهها دیگر بسته نشود، چنین میگوید که من پیش روی تو خواهم خرامید و مکانهای ناهموار را هموار خواهم ساخت و درهای برنجین را شکسته، پشت بندهای آهنین را خواهم برید و گنجهای ظلمت و خزائن مخفی را به تو خواهم بخشید تا بدانی که من، یهوه، که تو را به اسمت خواندهام خدای اسرائیل میباشم. به خاطر بنده? خود یعقوب و برگزیده? خویش اسرائیل، هنگامی که مرا نشناختی تو را به اسمت خواندهام و ملقب ساختم. من یهوه هستم و دیگری نیست و غیر از من خدایی نیست. من کمر تو را بستم، هنگامی که مرا نشناختی. تا از مشرق آفتاب و مغرب بدانند که سوای من احدی نیست. پدید آوردنده? نور و آفریننده? ظلمت.(آیه? ?) »
در مورد رهایی قوم یهود از اسارت بابل، در کتاب دوم تواریخ ایام، باب ?? آیات ?? و ?? چنین نوشته شدهاست:«خداوند روح کوروش پادشاه پارس را برانگیخت تا در تمامی ممالک خود فرمانی نافذ کرد و آن را مرقوم داشت، کوروش پادشاه پارس چنین میفرماید. یهوه خدای آسمانها تمامی ممالک زمین را به من دادهاست و او مرا امر فرمود که خانهای برای وی در اورشلیم که در یهود است، بنا نمایم. »
مانند همین مضمون نیز در کتاب عزرا باب اول آیات اول تا چهارم آمدهاست. اشعیای نبی نیز در باب ?? آیه ?? چنین مینویسد:«
(خدا) درباره? کوروش میگوید: که او شبان من است و تمامی مسرت مرا به انجام خواهد رسانید و (خدا) درباره? اورشلیم میگوید بنا خواهد شد و درباره? هیکل که بنیاد نو، نهاده خواهد گشت. »
روایتهای مختلف درباره? مرگ کوروش
آرامگاه کورش بزرگ
نوشتار اصلی: مرگ کوروش بزرگ
مرگ کورش در سال سیام سلطنت او در حدود سال ??? پیش از میلاد اتفاق افتادهاست. روایات مختلفی درباره? مرگ کوروش وجود دارد.
هرودوت مینویسد، راجع به در گذشت کوروش روایات مختلف است اما من شرحی را که بیشتر در نظرم معتبر مینماید نقل میکنم. کوروش در آخرین نبرد خود به قصد سرکوب قوم ماساگت (ماساژت) قومی از سکاها که با حمله به نواحی مرزی ایران به قتل و غارت میپرداختند، به سمت شمال شرقی کشور حرکت کرد، میان مرز ایران و سرزمین سکاها رودخانهای بود که لشگریان کوروش باید از آن عبور میکردند. هنگامی که کوروش به این رودخانه رسید، تهمرییش (تومیریس) ملکه? سکاها به او پیغام داد که برای جنگ دو راه پیش رو دارد یا از رودخانه عبور کند و در سرزمین سکاها به نبرد بپردازند و یا اجازه دهند که لشگریان سکا از رود عبور کرده و در خاک ایران به جنگ بپردازند. کوروش این دو پیشنهاد را با سرداران خود در میان گذاشت. بیشتر سرداران ایرانی، جنگ در خاک ایران را برگزیدند، اما کرزوس امپراتور سابق لیدیه و دایی مادر کوروش که تا پایان عمر، به عنوان یک مشاور به کوروش وفادار ماند، جنگ در سرزمین سکاها را پیشنهاد کرد. کوروش نظر کرزوس را پذیرفت و از رودخانه عبور کرد. نخست عدهای از جنگاوران ماساگتها به رهبری سپارگاپیس فرزند ملکه، به دستهای از سربازان لشکر کوروش که از بقیه جدا افتادهبودند، حمله کرده و همه را به خاک هلاکت انداختند. بعد از آن پیروزی آنها بر سفره? طعام بازمانده از لشکر کوروش نشسته و با اشتیاق فراوان انقدر خوردند و نوشیدند که مست و بیهوش شدند. پارسیان در این هنگام وقت را غنیمت شمرده بر سر آنها ریختند و سپارگاپیس را اسیر کردند. سپارگاپیس وقتی به هوش آمد و خود را اسیر دید، از کوروش استدعا کرد که غل و زنجیر از او بردارند. کوروش این تقاضا را اجابت کرد. وقتی دستان او آزاد شد، از شدت ننگ و عار خود را درجا کشت. بعد از جنگی بین دو سپاه درگرفت که از جهات شدت و خشونت در میان سایر اقوام سابقه نداشت و عاقبت ماساگتها غلبه کردند و خود کوروش نیز کشتهشد.
بروسوس (مورخ کلدانی) در ??? پیش از میلاد آوردهاست که کوروش در جنگ با طوائف داهه (دها، یکی از عشایر سکایی) کشته شدهاست. از قول کتزیاس پزشک دربار هخامنشی آمدهاست که کوروش در اثر جراحاتی که در جنگ با دربیکها (به انگلیسی: Derbike) به او وارد آمدهبود، کشته شدهاست. آنها فیلهایشان را رها کردند، اسب کوروش رم کرده و کوروش بر زمین افتاد. یکی از سربازان هندی که با دربیکها متحد بودند، زوبینی به ران او انداختهاست و کوروش را به خیمهاش بردند و او در اثر این زخم بعد از سه روز درگذشتهاست.
اینکه هر سه قوم یاد شده، در بالا از طوایف سکاها بودهاند، نشان میدهد که آخرین جنگهای کوروش با طوایف سکاها بودهاست اما بعید به نظر میرسد که وی در این جنگها کشته شدهباشد. مخصوصاً در روایت هرودوت بسیار بعید میرسد که باقیمانده? سپاه شکست خورده توانسته باشند، جسد بدون سر او را برای دفن به پاسارگاد بیاورند. بر طبق روایتهای گزنفون و استرابون این جنگها به کشته شدن کوروش منجر نشدهاست و وی به مرگ طبیعی وفات یافتهاست. در هر حال راجع به پایان کارش، هیچ روایتی را از روی قطع بر روایت دیگر، نمیتوان ترجیح داد.
استرابون جغرافیدان معروف مینویسد، سنگی بر آرامگاه بود که بر روی آن نوشته شدهبود:«ای رهگذر! من کوروش پسر کمبوجیه هستم. من شاهنشاهی پارس را بنیاد گذاشتم و فرمانروای آسیا بودم. بر این گور رشک مبر. »
منشور حقوق بشر کوروش
نوشتار اصلی: منشور حقوق بشر کوروش بزرگ
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ در موزه بریتانیا.
معاون دبیر کل سازمان ملل متحد، شاشی تارور، در مقابل نمونه بدلی استوانه کوروش، نیویورک
استوانه کوروش بزرگ، یک استوانه? سفالین پخته شدهاست که در تاریخ ???? میلادی، در پی کاوش در محوطه? باستانی بابِل، کشف شد. در آن کوروش بزرگ رفتار خود را با اهالی بابِل، پس از پیروزی شرح دادهاست.
این سند به عنوان «نخستین منشور حقوق بشر» شناخته شده، و به سال ???? میلادی، سازمان ملل آن را به بسیاری از زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد. نمونه? بدلی این استوانه، در مقر اصلی سازمان ملل، در شهر نیویورک نگهداری میشود.
این منشور ارزشمند در شهریور ماه سال ???? طی مراسمی رسمی از طرف موزه لندن به ایران قرض داده شد، که آن را برای بازدید عموم در موزه? ایران باستان در معرض نمایش قرار دادند و در تاریخ ?? فروردین سال ?? به لندن بازگردانده شد.
ذوالقرنین
درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشدهاست.
کوروش سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا و اسکندر مقدونی گزینههایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی، درباره? آنها بررسیهایی انجام شدهاست. ابوالکلام آزاد با تفسیر آیات ?? تا ?? سوره کهف دلایل استواری آوردهاست که ذولقرنین موصوف، کوروش هخامنشی میباشد.
شماری از فقههای معاصر شیعه نیز کوروش را «ذوالقرنین» میدانند. علامه طباطبایی، صانعی و مرتضی مطهری از معتقدان این نظر هستند. در کتاب تفسیر نمونه، نوشته? ناصر مکارم شیرازی نوشتهشده، از آن جهت به کوروش، ذوالقرنین میگفتند که شرق و غرب مال او بود.
. در اسکلت بدن 206 عدد استخوان وجود دارد که بیشتر آن ها در دست و پا است. استخوان ها بدن را سر پا نگه می دارند کوچک ترین استخوان، استخوان چکشی گوش است و بلند ترین استخوان، استخوان ران است که حدود نیم متر طول دارد.
. مغز از پیچیده ترین قسمت های بدن است. یکی از نکات جالب درباره ی آن، این است که مغز درد تمام اعضا را تشخیص می دهد، ولی خودش دردی را احساس نمی کند. به همین . خواطر گاهی جراحی مغز را بدون بیهوشی کردن بیمار انجام می دهند.
.قلب انسان به طور متوسط 72 بار در دقیقه می تپد و خون را به تمام بدن پمپ می کند. وزن قلب در مرد ها 320 گرم و در زن ها حدود 252 گرم است
. در موقع عطسه کرن، هزاران ذره کوچک از دهان وبینی ما در هوا پخش می شود که سرعت آن ها گاهی تا 150 کیلومتر در ساعت می رسد. چشمان انسان در موقع عطسه کردن بسته می شود.( با چشمان باز نمی شود عطسه کرد.)
. رساندن اکسیژن و غذا و مواد لازم به سلول های بدن از طریق رگ ها و مویرگ ها انجام می شود. اگر بدن را مانند شهری تصور کنیم، سلول ها، خانه های آن شهر و رگ ها، خیابان های اصلی و بزرگ راه ها هستند و مویرگ ها، خیابان های فرعی وکوچه هایند که تا درب خانه می آیند. بد نیست بدانید که مویرگ های بدن آن قدر نازکند که اگر پنجاه تای آن را کنار هم بگذاریم به ضخامت یک تار موی انسان می شود. اگر تمام رگ ها و مویرگ ها را پشت سر هم ردیف کنیم، خطی به طول 180 هزار کیلومتر می شود.
. پوست لایه ای است که تمام بدن را پوشانده است. مساحت پوست بدن یک انسان معمولی تقریبا به اندازه یک مربع است که هر ضلع آن، 2 متر است. در پوست بدن سوراخ هایی ریز قرار دارد که بدن از طریق آن ها نفس می کشد. وقتی که ورزش می کنید، قطرات عرق و آب اضافی از همین سوراخ ها بیرون می آیند. پوست حرارت بدن را هم تنظیم کرده، از اعضای بدن در برابر میکروب ها محافظت می کند.
1.خود پسندی گناهی است که قابل بخشش نیست.
2. ایمان دو نیمه است، یک نیمه صبر ویک نیمه شکر.
3. هر کس صبح 10 مرتبه و شب 10 مرتبه صلوات بفرستد شفاعتم شامل حالش خواهد شد.
4. بهترین کارها در نزد خداوند، نگه داشتن زبان است.
5. هر که با کتاب ها خود را مشغول کند آرامش می یابد.
6. صبر، نیمی از ایمان است و یقین تمامی آن.
7. هیچ صدقه ای نزد خداوند محبوب تر از حق گویی نیست.
8. گمراه را بجز گمراه، دوست ندارد.
9. به یکدیگر هدیه بدهید که کینه ها را از بین می برد.
10. کمال نیکی آن است که در نهان همان کنی که در آشکار می کنی
امرسدس بنز SLS : این ماشین از چهار موتور برقی نیرو می گیرد و مجموع توان و گشتاور آن 526 اسب بخار و 876 نیوتن متر است. وزن این اتومبیل، که یکی از سبکترین اتومبیل های تاریخ مرسدس بنز بوده 1993 کیلوگرم که دلیل این اضافه وزن نیز چیزی نیست جز موتور های برقی پکیج باطری ها.
مرسدس بنز کلاس E :مرسدس بنز کلاس E در چهار نوع بدنه عرضه می شود که جدید ترین آن ها مدل کابریو است. سه نوع دیگر که سدان، استیشن و کوپه هستند موفقیت بسیاری در بازار جهانی کسب کرده اند. گشتاور برای این موتور 310 به 350 نیوتن متر می رسد.
مرسدس بنز کلاس R : مرسدس بنز کلاس R اتومبیلی ابداعی توسط مرسدس بنز است که قابلیت های ون ها و SUV ها را ترکیب کرده است. اکثر خریداران این اتومبیل خانواده های دارای 3 یا 4 فرزند بوده و بسیاری از آن ها R کلاس را بهترین اتومبیل در دنیا برای مسافرت خانوادگی می دانند. این مدل ارزان ترین گونه کلاس R است. موتور آن شش سیلندر خور جینی با حجم 3/5 لیتر و سوخت دیزل است. حداکثر قدرت 210 اسب بخار و حداکثر گشتاور 540 نیوتن متر ست.
بازدید دیروز : 20
کل بازدید : 637820
کل یاداشته ها : 98