محمد زکریای رازی
محمد زکریای رازی | |
---|---|
متولد | شعبان ??? ه.ق. – ?? اوت ??? ری |
مرگ | ??? ه.خ. – ? شعبان ??? ه.ق. ?? اکتبر ??? ری |
ملیت | ایرانی |
رشته فعالیت | دانشمند و فیلسوف |
محمّد زَکَریای رازی (??? ه.ق. – ??? ه.ق.) پزشک، فیلسوف و شیمیدان ایرانی که آثار ماندگاری در زمینه? پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته است و بهعنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) مشهور است.
به گفته جرج سارتن، پدر تاریخ علم، رازی «بزرگترین پزشک اسلام و قرون وسطی بود.» این دانشمند ایرانی از آنجا که کتابهای خود را به زبان عربی مینوشت، نزد غربیان به جالینوس عرب نیز مشهور بودهاست.
به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (?? اوت)، روز بزرگداشت زکریای رازی شیمیدان بزرگ ایرانی و روز داروسازی نامگذاری شده است.
زندگی
نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیهاش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتابهایشان او را محمد بن زکریای رازی خواندهاند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نامهای رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتابهای خود یاد کردهاند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ??? هجری (??? میلادی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانیاش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود مینواخته و گاهی شعر میسرودهاست. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آنکه در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. در کتابهای مورخان اسلامی آمدهاست که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموختهاست، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی شاپور بودهاست و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه میداند.
رازی در تاریخی بین ? شعبان ??? ه.ق.* الی ??? ه.ق. در ری وفات یافتهاست. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است.
در مورد تاریخ تولد و مرگ رازی [ویرایش]
مهمترین سند تاریخی درباره? تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی» نوشته? ابوریحان بیرونی است. در این کتاب تولد رازی در غره? شعبان ??? (قمری) ه.ق و درگذشت او در پنجم شعبان ??? ه.ق. ثبت شدهاست. ضمنا «در این رساله ابوریحان علاوه بر آن که صریحاً تاریخ تولد و وفات رازی را متذکر شده، مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز بهطور دقیق آوردهاست.» اما در منابع مختلف تاریخهای متفاوتی در مورد تولد و مرگ رازی آمدهاست.
- تولد
- حدود ??? (قمری) ه.ق.
- ??? (قمری) ه.ق.
- ??? (قمری) ه.ق.
- ??? (قمری) ه.ق.، فرهنگ تاریخ و جغرافیا تالیف بویه و در لاروس بزرگ تاریخ تولد رازی ??? میلادی آورده شدهاست.
- مرگ
در مورد تاریخ درگذشت رازی نیز اختلاف زیادی وجود دارد در فرهنگ معین پس از ذکر ??? ه.ق نوشته شدهاست:«و به قولی ??? ه.ق.» و در لغتنامه? دهخدا نیز پس از ذکر همان ??? ه.ق در مورد درگذشت رازی آمدهاست:«زرکلی از ابنالندیم و مولف نکت الهمیان و وفیات مرگ او را در ??? ه.ق. نوشتهاست.»
«در این باب نیز بین مورخان اختلاف نظر است، مثلاً قفطی و ابنصاعد اندلسی و ابوالفرج ملطی در مختصر الدول و جرجی زیدان در کتاب تاریخ آداب اللغه العربیه وفات رازی را سال ??? هجری ذکر کردهاند. ابن ابی اصیبه از قول ابوالخیر حسن بن سوار بن بابا (که تقریباً همزمان با رازی بودهاست) وفات رازی را سال ??? و اندی و یا ??? و کسری و به اعتبار دیگر ??? آوردهاست.»
پزشکی
رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالیقدر بود و در زمان خود شهرت بهسزایی داشت. رازی از زمره? پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز بهکار میرود، مخصوصا در درمان بیماران با مایعات و غذا. پزشکان و محققین از کتابها و رسالات رازی در سدههای متمادی بهره بردهاند. ابنسینا رازی را در طب بسیار عالیمقام میداند و میتوان گفت برای تالیف قانون از حاوی رازی استفاده فراوان کردهاست.
شیمی و داروسازی
رازی تحصیل شیمی را پیش از پزشکی شروع کردهاست و در آن آثاری چشمگیر از خود برجا گذاشتهاست. عمده? تأثیر رازی در شیمی طبقهبندی او از مواد است. او نخستین کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی تقسیم کرد. وی پایهگذار شیمی نوین است؛ با وجود آنکه کیمیاگری را باور دارد. «هر چند که بعضی از کیمیاگران معاصر در ایران نوعی از تبدل ناقص فلزات را به طلا «تبدل رازی» مینامند. ولی چون رازی از دیدگاه مراحل بعدی علم در نظر گرفته شود، باید او را یکی از بنیانگذاران علم شیمی بدانیم.»[ در کتاب «سرّ الاسرار» او میخوانیم که مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز (به گفته او جسد و روح) تقسیم میکند و اگر در این زمینه اشتباهاتی میکند، چندان گریزی از آن ندارد. برای نمونه جیوه را شبهفلز میخواند در صورتی که فلز بودن جیوه اکنون آشکار است.
کشفهای بسیار به رازی نسبت داده میشود از جمله:
- رازی کاشف الکل است.
- از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک بدست آوردن دیگر اسیدها آسان بود
- از تأثیر آبآهک بر نوشادور (کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک بدست آورد.
- با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آنها را زخم را شستشو میدادند
- از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسنیک یا مرگ موش فراهم کرد
- برای نخستین بار از نارنج اسید سیتریک تهیه کرد.
- او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیمارانش بهره گرفت.
«بوعلی سینا را باید جانشین بزرگ فارابی و شاید بزرگترین نماینده حکمت در تمدن اسلامی بر شمرد. اهمیت وی در تاریخ فلسفه اسلامی بسیار است زیرا تا عهد او هیچیک از حکمای مسلمین نتوانسته بودند تمامی اجزای فلسفه را که در آن روزگار حکم دانشنامهای از همه علوم معقول داشت در کتب متعدد و با سبکی روشن مورد بحث و تحقیق قرار دهند و او نخستین و بزرگترین کسی است که از عهده این کار برآمد.»(اموزش و دانش در ایران، ص???) «وی شاگردان دانشمند و کارآمدی به مانند ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار، ابو منصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی را که هر یک از ناموران روزگار گشتند تربیت نمود.»(خدمات متقابل اسلام و ایران، ص???)
بخشی از زندگینامه او به گفته خودش به نقل از شاگردش ابو عبید جوزجانی بدین شرح است:
پدرم عبدالله از مردم بلخ بود در روزگار نوح پسر منصور سامانی به بخارا درآمد. بخارا در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. پدرم کار دیوانی پیشه کرد و در روستای خرمیثن به کار گماشته شد. به نزدیکی آن روستا، روستای افشنه بود. در آنجا پدر من، مادرم را به همسری برگزید و وی را به عقد خویش درآورد. نام مادرم ستاره بود من در ماه صفر سال ??? از مادر زاده شدم. نام مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم به بخارا نقل مکان کرد در آنجا بود که مرا به آموزگاران سپرد تا قرآن و ادب بیاموزم. دهمین سال عمر خود را به پایان میبردم که در قرآن و ادب تبحر پیدا کردم آنچنانکه آموزگارانم از دانستههای من شگفتی مینمودند. در آن هنگام مردی به نام ابو عبدالله به بخارا آمد او از دانشهای روزگار خود چیزهایی میدانست پدرم او را به خانه آورد تا شاید بتوانم از وی دانش بیشتری بیاموزم وقتی که ناتل به خانه ما آمد من نزد آموزگاری به نام اسماعیل زاهد فقه میآموختم و بهترین شاگرد او بودم و در بحث و جدل که شیوه دانشمندان آن زمان بود تخصصی داشتم.
ناتلی به من منطق و هندسه آموخت و چون مرا در دانش اندوزی بسیار توانا دید به پدرم سفارش کرد که مبادا مرا جز به کسب علم به کاری دیگر وادار سازد و به من نیز تاکید کرد جز دانش آموزی شغل دیگر برنگزینم. من اندیشه خود را بدانچه ناتلی میگفت میگماشتم و در ذهنم به بررسی آن میپرداختم و آن را روشنتر و بهتر از آنچه استادم بود فرامیگرفتم تا اینکه منطق را نزد او به پایان رسانیدم و در این فن بر استاد خود برتری یافتم. چون ناتلی از بخارا رفت من به تحقیق و مطالعه در علم الهی و طبیعی پرداختم اندکی بعد رغبتی در فراگرفتن علم طب در من پدیدار گشت. آنچه را پزشکان قدیم نوشته بودند همه را به دقت خواندم چون علم طب از علوم مشکل به شمار نمیرفت در کوتاهترین زمان در این رشته موفقیتهای بزرگ بدست آوردم تا آنجا که دانشمندان بزرگ علم طب به من روی آوردند و در نزد من به تحصیل اشتغال ورزیدند. من بیماران را درمان میکردم و در همان حال از علوم دیگر نیز غافل نبودم. منطق و فلسفه را دوباره به مطالعه گرفتم و به فلسفه بیشتر پرداختم و یک سال و نیم در این کار وقت صرف کردم. در این مدت کمتر شبی سپری شد که به بیداری نگذرانده باشم و کمتر روزی گذشت که جز به مطالعه به کار دیگری دست زده باشم.
بعد از آن به الهیات رو آوردم و به مطالعه کتاب ما بعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم ولی چیزی از آن نمیفهمیدم و غرض مؤلف را از آن سخنان درنمییافتم از این رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تکرار کردم چنانکه مطالب آن را حفظ کرده بودم اما به حقیقت آن پی نبردهبودم. چهره مقصود در حجاب ابهام بود و من از خویشتن ناامید میشدم و میگفتم مرا در این دانش راهی نیست... یک روز عصر از بازار کتابفروشان میگذشتم کتابفروش دوره گردی کتابی را در دست داشت و به دنبال خریدار میگشت به من الحاح کرد که آن را بخرم من آن را خریدم، اغراض مابعدالطبیعه نوشته ابو نصر فارابی، هنگامی که به در خانه رسیدم بیدرنگ به خواندن آن پرداختم و به حقیقت مابعدالطبیعه که همه آن را از بر داشتم پی بردم و دشواریهای آن بر من آسان گشت. از توفیق بزرگی که نصیبم شده بود بسیار شادمان شدم. فردای آن روز برای سپاس خداوند که در حل این مشکل مرا یاری فرمود. صدقه فراوان به درماندگان دادم. در این موقع سال ??? بود و تازه ?? سالگی را پشت سر نهاده بودم.
وقتی من وارد سال ?? زندگی خود میشدم نوح پسر منصور سخت بیمار شد، اطباء از درمان وی درماندند و چون من در پزشکی آوازه و نام یافته بودم مرا به درگاه بردند و از نوح خواستند تا مرا به بالین خود فرا خواند. من نوح را درمان کردم و اجازه یافتم تا در کتابخانه او به مطالعه پردازم. کتابهای بسیاری در آنجا دیدم که اغلب مردم حتی نام آنها را نمیدانستند و من هم تا آن روز ندیده بودم. از مطالعه آنها بسیار سود جستم. چندی پس از این ایام پدرم در گذشت و روزگار احوال مرا دگرگون ساخت من از بخارا به گرگانج خوارزم رفتم. چندی در آن دیار به عزت روزگار گذراندم نزد فرمانروای آنجا قربت پیدا کردم و به تالیف چند کتاب در آن شهر توفیق یافتم پیش از آن در بخارا نیز کتابهایی نوشته بودم.
در این هنگام اوضاع جهان دگرگون شده بود ناچار من از گرگانج بیرون آمدم مدتی همچون آوارهای در شهرها میگشتم تا به گرگان رسیدم و از آنجا به دهستان رفتم و دوباره به گرگان بازگشتم و مدتی در آن شهر ماندم و کتابهایی تصنیف کردم. ابو عبید جوزجانی در گرگان به نزدم آمد.
ابو عبید جوزجانی گوید: این بود آنچه استادم از سرگذشت خود برایم حکایت کرد. چون من به خدمت او پیوستم تا پایان حیات با او بودم. بسیار چیزها از او فرا گرفتم و بسیاری از کتابهای او را تحریر کردم استادم پس از مدتی به ری رفت و به خدمت مجدالدوله از فرمانروایان دیلمی درآمد و وی را که به بیماری سودا دچار شده بود درمان کرد و از آنجا به قزوین و از قزوین به همدان رفت و مدتی دراز در این شهر ماند و در همین شهر بود که استادم به وزارت شمسالدوله دیلمی فرمانروای همدان رسید. در همین اوقات استادم کتاب قانون را نوشت و تالیف کتاب عظیم شفا را به خواهش من آغاز کرد. چون شمس الدوله از جهان رفت و پسرش جانشین وی گردید استاد وزارت او را نپذیرفت و چندی بعد به او اتهام بستند که با فرمانروای اصفهان مکاتبه دارد و به همین دلیل به زندان گرفتار آمد ? ماه در زندان بسر برد و در زندان ? کتاب به رشته تحریر درآورد. پس از رهایی از زندان مدتی در همدان بود تا با جامه درویشان پنهانی از همدان بیرون رفت و به سوی اصفهان رهسپار گردید. من و برادرش و دو تن دیگر با وی همراه بودیم. پس از آنکه سختیهای بسیار کشیدیم به اصفهان در آمدیم. علاءالدوله فرمانروای اصفهان استادم را به گرمی پذیرفت و مقدم او را بسیار گرامی داشت و در سفر و حضر و به هنگام جنگ و صلح استاد را همراه و همنشین خود ساخت. استاد در این شهر کتاب شفاء را تکمیل کرد و به سال ??? در سفری که به همراهی علاءالدوله به همدان میرفت، بیمار شد و در آن شهر در گذشت و به خاک سپرده شد.او با روشهای متفکرانه بیماران را درمان می کرد.
ابن سینا
ابن سینا | |
---|---|
چهره ابوعلیسینا. نقاش: ابوالحسن صدیقی (این تصویر توسط انجمن آثار ملی رسما بهعنوان چهره? اصلی بوعلی سینا شناخته شد.) سیاه قلم روی کاغذ، ???? |
|
زادروز |
??? (میلادی) بخارا |
درگذشت | ???? (میلادی) |
آرامگاه | همدان ?????″ ??′ ??°شرقی ?????″ ??′ ??°شمالی? / ???????????غرب ??????????جنوب |
نامهای دیگر | ابو علی سینا، پور سینا |
پیشه | فیلسوف و دانشمند |
مذهب | اسلام |
ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا و پور سینا زاده? ? شهریور ??? خورشیدی در بخارا-درگذشته? ??? خورشیدی در همدان، ???-??? قمری، ???-???? میلادی، از مشهورترین و تاثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانی، جهان اسلام بود. وی ??? کتاب در زمینههای گوناگون نوشتهاست که شمار زیادی از آنها در مورد پزشکی و فلسفه است. جرج سارتن او را مشهورترین دانشمند سرزمینهای اسلامی میداند که یکی از معروفترینها در همه? زمانها و مکانها و نژادها است. کتاب معروف او «قانون» است.
زندگی
ابن سینا یا پورسینا حسین پسر عبدالله متولد سال ??? هجری قمری و در گذشت او در سال ??? هجری قمری، دانشمند و پزشک و فیلسوف بود. نام او را ابن سینا، ابوعلی سینا، و پور سینا گفتهاند. در برخی منابع نام کامل او با ذکر القاب چنین آمده: حجةالحق شرفالملک شیخ الرئیس ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن ابن علی بن سینا البخاری. وی صاحب تألیفات بسیاری است و مهمترین کتابهای او عبارتاند از شفا در فلسفه و منطق، و قانون در پزشکی.
نسخهای از کتاب قانون ابن سینا به زبان لاتین، چاپ ???? میلادی در مخزن کتب نفیس کتابخانه مرکز علوم درمانی دانشگاه تکزاس در سنآنتونیو
الناز شاکردوست
الناز شاکردوست | |
---|---|
زمینه فعالیت | بازیگری |
ملیت | ایرانی |
تولد | ? تیر ???? سن:?? سال تهران |
سالهای فعالیت | ???? تاکنون |
مدرک تحصیلی | لیسانس تئاتر از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران |
زندگی
شاکردوست در ???? بهدنیا آمد. در بیست سالگی (????) با بازی در فیلم گل یخ به کارگردانی کیومرث پوراحمد به سینما وارد شد.
او در فیلمهایی مانند مجردها، عروس فراری، قتل آنلاین، چه کسی امیر را کشت، چند میگیری گریه کنی، بیوفا، قاعده بازی، خدا نزدیک است ? باد در علفزار میپیچد ? کیش و مات و... بازی کردهاست.
وی تا به حال دو بار نامزد دریافت تندیس خانه سینما شدهاست.
زندگی خصوصی
عده ای از خبرگزاریها مدعی شدند که الناز شاکردوست با علیرضا حقیقی ازدواج کرده است، اما الناز شاکردوست در مصاحبهای این ازدواج را تکذیب کرد.
جمشید هاشمپور
جمشید هاشمپور با نام هنری جمشید آریا متولد ???? خورشیدی بازیگر ایرانی است.
زندگی
جمشید هاشمپور در سال ???? از پدر و مادری مشگینشهری در تهران خیابان سلسبیل به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا دیپلم ریاضی ادامه داد. او ازدواج کردهاست و صاحب دو فرزند دختر است.
بازی او در نقش زینال بندری در فیلم تاراج ساخته ایرج قادری بود که جمشید هاشم پور (آریا)را با سر تراشیده میان مردم مطرح کرد. تا جایی که تیپ قهرمان سر تراشیده تا سالها مخاطبان بسیاری را روانه سینماها میکرد.
فعالیتهای سینمایی
هاشمپور اولین فیلم سینمائی خود را با معرفی یکی از دوستانش به ساموئل خاچیکیان کارگردان ایرانی ارمنیتبار در سال ???? و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم جهنم سفید آغاز کرد. سپس در فیلمهای جنجال پول ساخته پرویز خطیبی و ایوالله به کارگردانی منوچهر نوذری، خوشگلترین زن عالم(به همراه منوچر وثوق)، قسمت (کارگردان امیر شروان)، عشقیها(کارگردان جمشیدشیبانی) بازی کرد.
آخرین فیلمش در قبل از انقلاب خوشگلترین زن عالم به کارگردانی قدرت الله احسانی و بازیگری منوچهروثوق، جمیله بود. بعد از آن برای مدتی سینما را رها کرد تا سال ???? که به دعوت مسعود کیمیایی برای بازی در فیلم خط قرمز دوباره به سینما بازگشت. فیلمهای بعدی او عبارتاند از فرمان، بازداشتگاه، نقطه ضعف، بالاش، پایگاه جهنمی، عقابها، یوزپلنگ، تیغ وابریشم، عشق و مرگ، پرده آخر، تماس شیطانی، دادستان-قرق-مادر-طعمه-افعی-یاران-اخرین خون-نیش-پروازازاردوگاه-اخرین بندر-ضربه طوفان-یاغی-رنجر-زخمی-مجازات-گروگان-عقرب-اوازقو-مسافرری-وچندین فیلم دیگر تابه امروز. جمشیدهاشم پورازمعدود هنرپیشگان موفق سینمای ایران است که فعالیت تاتری نداشت و بنا به گفته خودش دریکی ازمصاحبههایش سینما رااز سینما شروع کردهاست و تنها فعالیت تاتری وی صحنههایی ازفیلم تماس شیطانی بود که صحنههای تاتر را با راهنمایی مجید مظفری اجرا کرد.
جمشید هاشم پور با بازی در نقشهای متقاوت تواناییهای خود را به اثبات رساندهاست. او در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد در کنار بازی در فیلمهای اکشن و حادثهای گه گداری بازی در نقشهای دیگر را نیز امتحان کردهاست: روز باشکوه (کیانوش عیاری، ????) - مادر (علی حاتمی، ????) - پرده آخر (واروژ کریم مسیحی، ????) - عشق و مرگ (محمدرضا اعلامی، ????) و دلشدگان (علی حاتمی، ????).
پری دریایی (????)
- چهره به چهره (علی ژکان) (????)
- نفوذی (احمد کاوری مهدی فیوضی) (????)
- ازدواج در وقت اضافه (سعید سهیلی) (????)
- ما سه نفر (مهرداد فرید) (????)
- گلوگاه شیطان(????)
- پایان نامه(????)
- زن ها شگفت انگیز اند (????)
- کیفر (حسن فتحی) ([[???9])
- | پایان نامه (حامد کلاهداری) ???? و...
|
سیاوش خیرابی
متولد ?? آذر ????
فوق دیپلم نرم افزار کامپیوتر دانشگاه آزاد تهران واحد شمال
خونش سعادت آباده
دو تا برادر به اسم آرش و اورنگ داره
برادراش تو آتلیه ی نایت عکاسی می کنن
آرش متولد ????
اورنگ متولد????
ماشینش پرشیا مشکیه
ازبهرام رادان و عزت الله انتظامی خوشش می یاد.
تله فیلم هایی که بازی کرده:تلخون,مرد مجهول,لوتکا
فیلم هایی که بازی کرده پسر ها سرباز به دنیا نمی آیند,حس پنهان ,لج و لج بازی
سریال ترانه ی مادریه ، دلنوازان
بهترین فیلمی که دیده روسری آبی و بهترین سریال ترانه مادری
مادر و پدرشو خیلی دوست داره.
تهرانیه ولی رگ وریشه ی تبریزی داره.
دوست داره نقش یه آدم روانی بازی کنه
مامان باباش همش مسافرتن.
شخصیتی معمولی داره بعضی اوقات بی حوصله و خسته
اگه بازیگر نمی شد خواننده می شد
در کانون سینماگران جوان تحت نظر اساتیدی چون علی دهکردی محمود پاک نیت هاشمی و امیر اتشانی بوده است
در خصوص بازیگری سیاوش خیرابی در دوره ی راهنمایی در یک کار ایفای نقش کرد که بعد از آن به خاطر تحصیلات دیگر ادامه نداد
تا اینکه در دوره دانشگاه توسط یکی از دوستانش برای یک کار مستند داستانی به آقای رزاق کریمی معرفی شد
همان موقع تصمیم گرفت جدیتر به این حرفه بپردازد
از این رو در کانون سینماگران جوان یک دوره کامل آموزش بازیگری را سپری کرد و دوباره برای کار (حس پنهان) آقای رزاق کریمی انتخاب شد
بعد از آن در تله فیلم (تلخون) به کارگردانی آقای امینی ایفای نقش کرد.
بهترین دوستش در عرضه بازیگری شاهرخ استخری
سحر قریشی را برای سریال دلنوازان به حسین سهیلی زاده معرفی کرد
از نقش خودش در سریال دلنوازان راضی نیست
نام : حمید گودرزی سال تولد : 2/9/1356 محل تولد : تهران در یک خوانواده ? نفری زندگی میکرد .متاهل است.بامادرش ?? سال اختلاف سنی دارند. یک خواهر دارد که گرافیک خوانده ولی عشق وکالت دارد.پدرش تاجر فرش و مادرش خانه دار است.هم پدر و هم مادرش با بازیگر شدن او مخالف بودند. در ?? شهریور ???? ازدواج کرد.با همسرش رو راست است.در زندگی متعصب است او ??? در صد مخالف فعالیت هنری همسرش است.او حتی دوست ندارد یک نفر همسرش را ببیند. به خاطر بازی در سریال کمکم کن مدتی دچار افسردگی شد.هیچکس در دنیا مادرش نمیشود. عاشق پاریس است.به موبایل علاقه ی زیادی دارد. علاوه بر بازیگری تجارت فرش و شکلات هم می کند.از شهرت و سوپر استار شدن متنفر است. آرامش را با دو عامل سلامتی و ثروت معنی می کند با شرکت درسا برای تبلیغات قرارداد ?? ماهه دارد عاشق بازی در نقش دیوانه و معلول است.به شدت به تیم استقلال علاقه دارد.ورزش شنا و بکس و تنیس و بدنسازی علاقه دارد. همسر حمید خانه دار است و با فعالیت هنری حمید مخالف است.(به هم می خورن دو تاشون با فعالیت هنری اون یکی مخالفن)اما حمید مقید است نمازش قضا نمی شه تو آرزو هاش سلامتی را فراموش نمی کنه.عاشق دعا و نماز است.به نظر او انسان بدون دعا و معنویت به ابتذال و تکرار میرسه. هنگام خرید به شدت اهل چانه زنی است و وقتی موفق میشه مثل این است که کار بزرگی انجام داده است. وابستگی شدید به خانواده و همسرش دارد و حتی هنگام مسافرت با او در تماس است. پیانو و ساکسیفون را دوست دارد.به شدت علاقه به کادو دادن و کادو گرفتن دارد از این که بعضی از هنرمندان ازدواج خود را از مردم و طرفدارانشون پنهان می کننند متاسفه و معتقد اون ها ضعف فرهنگی دارند. خودش مشوق اصلی خودش بوده است.
نام اصلی: سارا
نام خانوادگی اصلی: خویینی ها
سمت (در بخش های): بازیگران
به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
تاریخ تولد: 1353/1/1
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
مدرک تحصیلی: دیپلم روانشناسی
بیوگرافی
همسر یوسف مرادیان (بازیگر).
شروع فعالیت در تلویزیون با بازی در فیلم "صبح گاه خونین" در سال 1369.
شروع فعالیت سینمایی با بازی در فیلم "عشق و مرگ" (محمدرضا اعلامی) در سال 1369.
مجموعه آثار سارا خویینی ها :
فیلم سینمایی :
- گلها و گلوله ها (ناصر مهدی پور، 1370)
- دوستان (علی شاه حاتمی، 1378)
- بالای شهر پایین شهر (اکبر خامین، 1380)
- نقاب (کاظم راست گفتار، 1383)
- اسپاگتی در هشت دقیقه (رامبد جوان، 1384)
- گیس بریده (جمشید حیدری، 1385)
- پسر تهرانی ( کاظم راست گفتار، 1387)
- لج و لجبازی ( مهدی برقعی، 1388)
مجموعه تلویزیونی:
- معصومیت از دست رفته (داود میرباقری، 1381)
- بی صدا (مهدی فخیم زاده، 1386)
مهران مدیری
مهران مدیری | |
---|---|
زادروز | ?? فروردین 1340تهران |
ملیت | ایرانی |
پیشه | بازیگر، کارگردان |
نقشهای برجسته | رامین در جنگ ?? شیر فرهاد در شبهای برره مظفر خان در باغ مظفر مسعود شصتچی در مرد هزارچهره بلوتوس کبیر در قهوه تلخ |
سبک | کمدی، طنز |
مهران مدیری (زاده? ?? دی ???? از والدینی اراکی در تهران) کارگردان و بازیگر مجموعههای طنز سینما و تلویزیون ایران است. از جمله مجموعههای تلویزیونی که وی کارگردانی و بازیگری آنها را برعهده داشته میتوان از پاورچین، نقطهچین، شبهای برره، باغ مظفر، مرد هزار چهره، مرد ? هزار چهره و قهوه تلخ نام برد.
او در موسیقی و خوانندگی نیز فعالیت دارد. مجله? نیوزویک در مقالهای او را ?? امین مرد قدرتمند سال ???? در ایران نامیده است.
جشنواره ها و جوایز
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم همیشه پای یک زن در میان است – ????
قهوه تلخ
«قهوه تلخ» ?? بازیگر اصلی دارد و داستان آن با بازی سیامک انصاری در نقش مورخ آغاز شد. او در ابتدای داستان که در دنیای امروز میگذرد، یک فنجان قهوه تلخ میخورد و با خوردن آن به تاریخ سفر میکند. او در طول زمان به مورخی تبدیل میشود که در مرور خاطرات تاریخی خود، هربار دچار مسائلی میشود که این مسائل داستانهای سریال را رقم میزند.
داستانهای مجموعه تلویزیونی «قهوه تلخ» توسط امیر مهدی ژوله و خشایار الوند نوشته وبه تهیه کنندگی حمید ومجید آقاگلیان تهیه شده است .
بمب خنده (کریسمس ???? یا ماهواره)
در نیمه دی ماه ???? فیلمی از مهران مدیری در حال تقلید برنامههای ماهوارهای در فضای وب، و همچنین بهصورت لوح فشرده منتشر شد که به سرعت به یکی از پربازدیدترین لینکها در محیط وب فارسی و شبکههای اجتماعی تبدیل شد، اما کسی نمیدانست متعلق به کدامیک از آثار مدیری است.
سرانجام مهران مدیری در ?? دی ماه ???? به پخش این کلیپ واکنش نشان داد و گفت در اردیبهشت سال ????، حدوداً یکماه پس از پخش سریال مرد هزار چهره، طراحی چند سی دی برای تولید در شبکه نمایش خانگی را داشتهاست که یکی از آنها موضوع ماهواره بود. فیلمبرداری این کار در شهریور سال ?? به اتمام رسید، اما قبل از اینکه مونتاژ، ساخت تیتراژ و موسیقی این آثار شروع شود، پیشنهاد ساخت سریال مرد دوهزار چهره به او داده شد و ساخت این سریال آغاز گردید و کلاً از پخش این برنامهها منصرف شد؛ تا اینکه چند هفته پیش متوجه شده که این سی دی به صورت غیر مجاز پخش شدهاست. او افزود این موضوع به شدت در حال پیگیری است.
موسیقی
در سال ???? به گروه موسیقی کوبهای دارکوب پیوست و کنسرت بزرگی را به همراهی این گروه و ? خواننده دیگر (علی رضا عصار- رضا یزدانی - نیما مسیحا) به نفع سازمان ملل در سالن بزرگ وزارت کشور اجرا نمودند
فیلم و سی دی کنسرت مهران مدیری در سال ?? نیز با اینکه به گفته خودش آمادهاست هنوز منتشر نشدهاست.
بازدید دیروز : 6
کل بازدید : 637739
کل یاداشته ها : 98